این نشست به همت «کارگروه ویژه تبیین و تحقق اندیشه های راهبردی رهبری در حوزه فرهنگ مکتوب» برگزار شد که تأسیس آن از ابتکارات جناب آقای میرزایی و مسؤولیت آن با جناب آقای مجید صحاف است.
عرایض بنده در این نشست، در سه بخش ارایه شد:
الف ـ پیشفرضهای بحث
ب ـ بررسی سیره، رهنمودها و مطالبات رهبری در عرصه کتاب
پ ـ بررسی پاسخها به مطالبات رهبری
در اینجا، چکیدهای از مباحث ارایهشده را مینویسم. این مباحث به دلیل صراحت آن، در رسانههای داخلی و ضدانقلاب، بازتاب گستردهای داشت.
الف ـ ۱ـ رویکرد تربیتگرایانه انقلاب اسلامی نسبت به رسانه
بحث نظریهپردازی درباره کارکردهای رسانه و رویکرد حکومتها نسبت به آن، پیشینه نسبتاً دیرینهای دارد. بیشتر این نظریات درباره قالب نشریه بیان شده است. بعد از نظریههای لیبرالی و …، حدود ۵۰ سال پیش در ایالات متحده، پژوهشی ملی صورت گرفت و نظریه «مسئولیت اجتماعی» مطرح شد. به این معنی که آزادی نشریات، بیقید و شرط نیست و آنان در برابر جامعه، دارای مسؤولیت هستند.
به اعتقاد من، نگاه رهبران جمهوری اسلامی ایران به مسأله رسانه، از این نظریه، یک پله هم جلوتر بوده است. کارکردی که امام راحل برای رسانهها قائل بودند، کارکرد «تربیت» است. حد اعلای این نگاه در جایی است که ایشان فرمودهاند از افراد تواب نباید در نشریات استفاده کرد.
(هنگامی که روزنامه کیهان از یک پژوهشگر تواب استفاده میکرد، بنده با توجه به این نگاه حضرت امام، معترض شدم که ماجراهایی در پی داشت.)
الف ـ ۲ـ کتاب، مهمترین ابزار آگاهیبخشی
فلسفه خلقت انسان و جن، عبودیت است و نتیجه این بندگی، رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی است. برای شناخت راه درست بندگی، بصیرت لازم است و کتاب، یکی از مهمترین ابزارهای آگاهیبخشی است. بنابرین، کتابهای گمراهکننده، اساساً از بحث ما خارج هستند.
الف ـ ۳ـ اسلام پرچمدار کتابخوانی
بنا به تعبیر حضرت آقا، اسلام پرچمدار کتابخوانی است. قرآن مجید، حدود ۴۸ کتابی که به معصومان(ع) منسوب هستند و …، همه اینها نشانگر اهمیت کتاب از دیدگاه اسلامی است.
الف ـ ۴ـ پس از ۲۵۰۰ سال، رهبران جمهوری اسلامی تنها زمامداران سیاسی مؤلف کتاب
در طول تاریخ حکومتداری در ایران، تنها زمامداران سیاسی درجه یک کشور که خود مؤلف یا مترجم کتاب بودهاند، حضرت امام و حضرت آقا هستند. در هیچ دورهای، رهبران ایران، صاحب کتاب نبودهاند و این یک فرصت تاریخی برای اهالی کتاب است.
ب ـ بررسی سیره، رهنمودها و مطالبات رهبری در عرصه کتاب
با توجه به حجم زیاد بیانات رهبر معظم انقلاب درباره کتاب، گزارشهای متعددی که درباره سیره و رفتار ایشان در این عرصه وجود دارد و روایتهای دیگران درباره انس رهبری با کتاب، باید مدلی طراحی شود تا این دادههای متعدد، در قالب یک منظومه ارایه گردد.
دو مدل را میتوان برای بازآرایی این اطلاعات مورد استفاده قرار داد: مدل زنجیره تولید کتاب و مدل هرم مهندسی فرهنگی.
در مدل اول، براساس بیست حلقه تولید کتاب، میتوان دادهها را دستهبندی کرد و بر این اساس مشخص نمود رهبر معظم انقلاب درباره هر یک از این حلقهها، چه توصیهای داشتهاند.
در مدل دوم، نوع نگاه براساس مدیریت راهبردی فرهنگ است. هرم مهندسی فرهنگی از چهار لایه تشکیل شده که از رأس به قاعده، دارای ترتیب زیر است:
- لایه نظریهپردازی و سیاستگذاری (دانشگاهها، حوزههای علمیه، مراکز پژوهشی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و …)
- لایه تولیگری شامل سه شأن برنامهریزی، حمایت و نظارت (دولت)
- لایه آفرینش و تولید (مؤلفان، تصویرگران، ناشران و …)
- لایه ارایه محصولات و خدمات (شبکههای توزیع، فروشگاههای کتاب، کتابخانههای عمومی، گروههای ترویجی و تبلیغی و …)
بنده با توجه به محدودیت زمان، براساس مدل دوم، تنها به مطالبات رهبری که در ضمن دیدن ایشان از بیست و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران (۱۳۹۱)، بیان شده، بسنده میکنم.
بخش نخست این مطالبات، مستقیماً در ارتباط با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بود:
- طراحی الگوی پیشرفت درازمدت نمایشگاه کتاب تهران در حوزههای توسعهی فضای کتابخوانی و عمقبخشی به فضای معرفتاندوزی و برنامهریزی گامبهگام اجرای سالانه آن
(که متاسفانه از سوی دولت آقای احمدینژاد ارایه نشد تا نمایشگاه سال ۱۳۹۲ براساس آن، برگزار گردد.) - طراحی بخشی برای ارزیابی محتوایی آثار عرضهشده در نمایشگاه کتاب هر سال توسط افراد صاحب صلاحیت و تعیین میزان و سرعت حرکت (اعم از عقبرفت، توقف و یا پیشرفت) در حوزه محتوا
(که دستکم به عنوان یک پاسخ حداقلی، متاسفانه سالن یاس در نمایشگاه قبلی تعطیل شد و خوشبختانه امسال دوباره برپا شده است.) - مطالعه علمی مفهوم نمادین استقبال مردمی از نمایشگاه کتاب و شناسایی علل عدم تناسب این استقبال با میزان کتابخوانی در کشور و پایین بودن شمارگان کتاب
(که متاسفانه تا سال ۱۳۹۲ اتفاقی نیفتاد اما در آن سال، به همت مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی و مدیریت آقای صحاف، پژوهشی پنج مرحلهای اجرا شد و نتایج شگفتیآور آن، امسال برای دستاندرکاران، ارسال گردید. از جمله اینکه حدود ۶۰ درصد مراجعان به نمایشگاه کتاب تهران، به قصد خرید کتابهای کمکدرسی و آموزشی حضور مییابند و با ناشران عمومی یا کودک و نوجوان، کار چندانی ندارند!)
بخش دیگر این مطالبات، دغدغههایی کلی در حوزه نشر کتاب بود که شایسته بود دولت در نمایشگاه سال ۱۳۹۲ درباره آنها، عملکرد خود را گزارش میداد.
- پیگیری طراحی و اجرای مفهوم «اقتصاد مقاومتی» با راهاندازی کارخانههای تولید کاغذ
- توجه به مساله «ویراستاری» کتاب مخصوصاً ویراستاری لفظی
- توجه به مساله «کتابآرایی» و شکل ظاهری کتاب.
- توجه به راهاندازی فروشگاههای زنجیرهای کتاب و افزایش ویترین عرضه کتاب
- طراحی چگونگی حمایت و کمک دولت و دستگاههای دیپلماسی به دوطرفه کردن جاده «ترجمه» و عرضه آثار در زمینههای مذهبی، تاریخی، ادبیات، علوم و … به زبانهای دیگر
×××
در اینجا فرصت نخست صحبت بنده پایان یافت و پس از شنیدن سخنان جناب آقای میرزایی، بنده به بخش دوم عرایضم پرداختم. در این بخش، ابتدا، بخشی از سخنان جناب آقای روحانی، رییسجمهور محترم، در افتتاحیه بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را به نقل از پایگاه اینترنتی www.president.ir خواندم: «از همه میخواهیم با شناسنامه حرف بزنند. بگویند از کجا هستند، وابسته به کدام جناح هستند و با نام جناح خود سخن بگویند نه با نام ملت ایران.»
خبرگزاری مهر این بخش را، چنین گزارش کرده است: «سرشار در بخش دیگری از سخنان خود با بیرون آوردن شناسنامه خود از جیب کتش و معرفی مشخصات خود از روی آن و نیز اعلام مشخصات تحصیلی اش به سخنرانی رئیس جمهور در افتتاحیه نمایشگاه بین المللی کتاب اشاره کرد و گفت: براساس طراحی مدلی که بنده زیر نظر دکتر سید رضا صالحی امیری در زمان ریاست جناب آقای روحانی در مرکز تحقیقات استراتژی مجمع تشخیص مصلحت نظام طراحی کردم سه شأن برنامه ریزی حمایت و نظارت در مورد نوع حضور دولت در مسئله فرهنگ طرح شد. در این زمینه اگر بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که دولت چگونه به مطالبات اخیر رهبری در حوزه کتاب پاسخ داده است بر مبنای رویکرد دولت متولی، می توانیم آن را در سه شأن رئیس جمهور، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد (و ادارهکلها و دیگر مؤسسات آن) بررسی کنیم که مطالعه من نشان می دهد پاسخ دولت به این مطالبات دارای دوگانگی است. یعنی یکپارچگی در سطوح مدیریت اجرایی کشور در این زمینه وجود ندارد. به بیان دیگر، وزیر ارشاد و رئیس جمهور مواضع خاص خود دارند و معاون فرهنگی وزیر ارشاد و مدیران زیرمجموعه معاونت، نظر دیگری.»
آنچه که من دریافتم این است که مسئولان و مدیران معاون فرهنگی به دلیل آشنایی نزدیکشان با عرصه کتاب، مسایل موجود، قوانین و آییننامهها و پیشینه سیاستگذاری نظام در این عرصه، در چارچوب قانون صحبت می کنند و به دنبال اجرای منویات رهبری هستند اما در لایه های بالاتر اظهارنظرها عمدتاً سیاسی است و به همین خاطر تناقض وجود دارد. به صحبتهای وزیر ارشاد کاری ندارم چون موضعگیریهای ایشان از همان ابتدا نشان داد که نسبت خاصی با عرصه فرهنگ ندارند. نمونه آن، حرفهای سیاسی ایشان درباره مساله ممیزی کتاب و بعد تغییر موضعشان بود.
اما صحبت رییسجمهور درباره ممیزی، بیش از همه چیز خلط اولویت های در بحث کتاب است. مشکل نویسندگان ما ممیزی نیست مشکل گرانی کاغذ است. در کشوری که هزاران تن الیاف تفاله چغندر قند آن میسوزد، مسأله اول حوزه کتاب، «ممیزی» مطرح میشود در حالی که این اشتباه است. در چند سال گذشته، گرانی قیمت کاغذ و مقوا، صنعت کتاب را فلج کرده است و در حالی که دو سال قبل، حضرت آقا دستور دادند که برای مسئله کاغذ فکری شود اما هنوز می بینیم که مواد اولیه آن تامین نمیشود. علاوه بر این، فناوری لیتوگرافی، چاپ و صحافی باید بهروز شود و شیوههای جدید نشر کتاب، همچون چاپ براساس تقاضا، بسترسازی گردد. ضمن اینکه توسعه نشر الکترونیک و تامین زیرساختهای آن، هنوز از سوی دولت جدی گرفته نشده و به جای آن صحبت از ممیزی میشود. جالب اینکه نظر حضرت آقا و پیش از ایشان، در متون اسلامی در بحث ممیزی کاملا به وضوح مطرح شده است.
ابعاد مسئله ممیزی کاملا مشخص است. [در اینجا بخشهایی از بیانات حضرت آقا درباره ممیزی را خواندم که نشان میداد بیشتر پرسشها، حدود ۱۵ سال پیش، پاسخ داده شده است.] مشکل از اجرای ماست اگر اثری از نظر ارزش های اجتماعی آثار تخریبی فوری دارد، باید جلویش گرفته شود. اما آقای رئیس جمهور میفرمایند: «بدانیم هیچ کس در ممیزی بالاتر از وجدان عمومی و افکار عمومی نیست، آنها بهترین ممیزان جامعه هستند. می دانند به استقبال چه کتابی بروند و چه کتابی را در گوشه انزوا قرار دهند.»
این جملات ایشان را اگر امام راحل خوانده بود نمی بایست با آن فتوای تاریخی، جلوی انتشار کتاب «آیات شیطانی» [سلمان رشدی ملعون] را هم بگیرند چون افراد جامعه خودشان می توانند استدلال کنند که چه کتابی برای آنها خوب نیست!
از نظر رهبر معظم انقلاب، نظارت بر انتشار کتاب به تناسب محتوا و مخاطب، درجاتی دارد. [مواردی را به عنوان نمونه خواندم.]
در حال حاضر بحث های سیاسی بر موضوعات سیاسی بر حوزه کتاب پیشی گرفته است امیدوارم با طراحی کارگروه بررسی اندیشه های راهبردی رهبری در موسسه خانه کتاب در آینده نزدیک بتوانیم خروجی موثرتری در زمینه نشر در کشور داشته باشیم.