اول مهر ماه، پیرو بحثی در فضای مجازی، یادداشت کوتاهی نوشتم با عنوان «مشکل ما بیحجابی است یا خودنمایی؟» در آن یادداشت، تصورم از منفک بودن مساله «بیحجابی» و مساله «تبرج» را با یک مثال فرضی، نشان داده بودم و نتیجه گرفته بودم: «به نظر میرسد از نظر اسلام، صرف بیحجابی این زنان، مشکلی را برای جامعه اسلامی ایجاد نمیکند بلکه مشکل وقتی ایجاد میشود که زنان ـ چه با حجاب و چه بیحجاب ـ به تبرج (خودنمایی) رو میآورند. این مساله اینقدر برای جامعه اسلامی مشکلساز است که در قرآن کریم، صریحاً نهی شده.»
این استدلال، برمبنای یک تصور نادرست شکل گرفته بود که ممکن است زنی بیحجاب باشد اما خودنما محسوب نشود. به لطف و همت سرکار خانم فاطمه پارسا، این یادداشت از طریق رایانامه، محضر حضرت آیتالله مکارم شیرازی عرضه شد و ایشان در پاسخ، به سه نکته اشاره فرمودند که راهگشا و خارجکننده بنده از این تصور نادرست بود:
«اولا: آنچه را نوشته اید فرضیه است و اجازه گرفتن کنیز از کفار نمی دهیم.
ثانیا: به فرض که چنین چیزی واقع شود و بی حجابی کنیزان سبب شکستن حرمت حجاب گردد آنها را نیز ملزم به حجاب خواهیم کرد.
ثالثا: بی حجابی دائما توام با تبرج است اینکه خیال کنیم بی حجابی باشد و تبرج نباشد فقط یک تصور نادرست است.»
×××
پینوشت: نمیدانم رادیو معارف را گوش میدهید یا نه. در بخش استفتائات شنوندگان، نمایندگان مراجع معظم تقلید به پرسشها پاسخ میدهند. تنها مرجعی که شخصاً به این پرسشها پاسخ میگویند، حضرت آیتالله مکارم شیرازی هستند. این اصرار ایشان برای اهمیتدادن به مقلدان، همیشه برای من شیرین و آموزنده بود و امروز پاسخ ایشان به اظهار لحیه یک کمسواد، به من ثابت کرد که این حس مخاطبشناسی و پاسخگویی و استفاده از رسانهها، به یک سنت حسنه در زندگی پربرکت ایشان تبدیل شده است.
سلام
از اینکه نظر اشتباهتان را در مورد زنان عفیفه پذیرفته اید تشکر می کنیم.
علیکم السلام. البته این دیدگاه درباره زنان غیرمحجبه بود و محل بحث، عفاف و نسبت آن با حجاب، نبود!