یکی از لطیفههای کسب اعتماد وزرا از مجلس شورای اسلامی، ارایه «برنامه» از سوی نامزد وزارت به مجلسی است که قبلاً در برنامه پنج ساله، برنامه آن وزارت خانه را تصویب کرده!
این بازی، به چند دلیل بی معنی است:
۱ـ تکلیف برنامه پنجساله برای اداره آن وزارت خانه چیست؟ مگر قبلاً اهداف عملیاتی و عملکردی وزارتخانه، در همین مجلس به تصویب نرسیده است؟
۲ـ به چه دلیل عقلایی، یک فرد باید در عرض یک ماه، برای اداره یک وزارتخانه برنامه ارایه دهد؟ اگر کارشناسانه نگاه کنیم، کدام شخص این توانایی را دارد که برای همه ابعاد کاری یک وزارتخانه، برنامه ارایه دهد؟
۳ـ اگر برنامه پنج ساله، برنامه مورد قبول مجلس است، نامزد وزارت باید به جای کلیگویی، اقدامات پیشنهادیاش برای تحقق برنامه پنجساله را پیشنهاد دهد. بنابرین باز هم سؤال دوم مطرح میشود. به چه دلیل عقلایی، یک فرد باید در یک ماه، برای اجرای یک برنامه پنج ساله، اقداماتی را شناسایی و پیشنهاد کند؟
۴ـ تکلیف مسؤولان برنامهریزی هر وزارتخانه در این بازی احراز صلاحیت از طریق بررسی برنامه پیشنهادی چیست؟ آیا این تشکیلات عریض و طویل در هر وزارتخانه، باید دست روی دست بگذارد و منتظر باشد تا ببیند میل وزیر جدید به کدام سو است و براساس آن برنامهریزی کند؟
۵ـ شأن وزیر، سیاستگذاری و برنامهریزی کلان برای وزارتخانه است و یا اجرای برنامه از طریق اقدامات و نوآوریها؟
×××
قبول دارم که ضعف نهادهای سیاستگذار و کاستیهای برنامههای پنجساله، وزیران را به سیاستگذاری و برنامهریزی کلان هم کشانده اما این مشکل، باید بالاخره روزی حل شود!
به نظر من، روش مجلس در احراز صلاحیت نامزدهای وزارت از طریق بررسی «برنامه کاری پیشنهادی» آنها، ذاتاً روش نادرستی است. به جای این سنت غلط، نمایندگان مجلس باید بکوشند براساس «توانمندیهای لازم» برای تصدی وزارت، «منظومه فکری» و «پیشینه کاری» نامزد وزارت را بررسی کنند.
برچسبجمهوری اسلامی ایران دولت راي اعتماد سياست کابينه مجلس شوراي اسلامي هيات وزيران وزير
مطلب پیشنهادی
قهرمانکشی ـ نگاهی به فیلم سینمایی «مزار شریف» حسن برزیده
یکی از نیازهای روزگار ما، معرفی «قهرمان»ها به جوانان و نوجوانان است. غربیها در قهرمانسازی، …