اشاره:
مبارزه فلسطینی ها علیه صهیونیستهای اشغالگر، از پنجاه سال پیش شروع شده است. از همان روزهایی که نخست وزیر انگلیس، اعلامیه «بالفور» را صادر کرد و کل فلسطین را به یهودیان صهیونیست بخشید.
از آن روز تا به حال، این کشور کوچک غرب آسیا، با باغهای های سرسبز زیتون و پرتقال، سعادت آرامش را احساس نکرده است. آخر چطور وقتی دزدی در خانه باشد، صاحب خانه ساکت بنشیند؟
فلسطینی ها در راه مبارزه با اشغالگران تجربه های متفاوتی داشته اند. در اوایل کار، آنها چشم امیدشان به دیگر کشورهای عربی بود. آخر فکر می کردند عربها متحدترین قوم دنیا هستند. اما وقتی جنگ شش روزه در سال ۱۳۴۴ اتفاق افتاد و کشورهای پر دبدبه و کبکبه عربی زود فرار را برقرار ترجیح دادند و تسلیم زورگویی های اسرائیل شدند، فلسطینی ها فهمیدند از این کشورها بخاری بلند نخواهد شد. برای همین به فکر یافتن راههای تازه تر مقاومت افتادند.
در آن سالها، میان شوروی و امریکا، جنگ سرد وجود داشت. یعنی این دو ابرقدرت سر همه چیز باهم رقابت داشتند. از فرستادن ماهواره به فضا گرفته تا ساختن سلاحهای هسته ای.
فلسطینی ها فکر کردند چون شوروی با امریکا رقابت می کند، پس با اسرائیلی ها بد است. همین گونه شد که گروههای مبارز چپ گرا ـ که به کمک شوروی امید داشتند ـ رهبری نهضت مقاومت را به دست گرفتند.
سالها گذشت اما این طرز فکر هم نتوانست کاری از پیش ببرد. مبارزه فلسطینی ها شبیه بازی موش و گربه ای شد که آمریکا و شوروی مواظب بودند نه موش اسیر گربه شود و نه گربه از موش آسیبی جدی ببیند!
اما یک دفعه در ایران اتفاقی افتاد که مثل بمب در جهان صدا کرد. مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) توانستند نزدیکترین متحد امریکا در خاورمیانه، یعنی محمدرضا پهلوی را از کشورشان فراری بدهند و رژیمش را ساقط کنند. درست در زمانی که جهان غرب فکر می کرد مسلمانان دیگر مرده اند و برای آنها هیچ خطری ندارند.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ (۱۹۷۹ میلادی)، روحیه مردم فلسطین را از این رو به آن رو کرد. آنها فهمیدند که اگر تنها به اسلام تکیه کنند و به شرق و غرب وابسته نباشند، روزگارشان عوض خواهد شد. به این ترتیب، گروههای مبارز «اسلامی» شکل گرفتند و مبارزه با اسرائیل وارد عرصه جدیدی شد چنانچه در آذر ۱۳۶۵ (۱۹۸۷ میلادی) اولین «انتفاضه» اتفاق افتاد. انتفاضه یا «انقلاب سنگ» نخستین مقاومت جدی و فراگیر مردم فلسطین علیه اسرائیلی ها بود. هزاران تظاهرکننده ـ که بیشترشان جوانان و نوجوانان بودند ـ علیه اشغالگران به خیابان ها ریختند. ارتش اسرائیل تظاهرکنندگان را به گلوله بست و قتل عام کرد. اما این پایان ماجرا نبود.
همین اسلام گرایی در لبنان هم اتفاق افتاده بود. به همت امام موسی صدر و شهید دکتر مصطفی چمران و خیلی های دیگر، شیعیان فقیر و مظلوم جنوب لبنان باهم متحد شدند و جنبش مقاومت لبنان را پی ریزی کردند تا جنوب لبنان را از دست اسرائیلی ها نجات بدهند.
اما قیام مردم فلسطین علیه رژیم اسرائیل، مثل قیام مردم ایران پیروز نشد. مشکل اصلی آنها این بود که رهبری مثل امام (ره) نداشتند. رهبران آنها در عمق دلشان به اسلام اعتقادی نداشتند. برای همین زود خسته شدند و به مذاکره با اسرائیل کشیده شدند.
این اتفاق برای شیعیان لبنان نیفتاد. آنها الگوهایی مثل حضرت علی و امام حسین (علیهما السلام) داشتند. برای همین حاضر نمی شدند به ذلت مذاکره با دشمن تن بدهند. رهبران آنها هم با گوشت و خونشان اسلام را دوست داشتند. شهید سید عباس موسوی اولین رهبر حزب الله لبنان بود که در این راه شهید شد. دومین رهبر حزب الله، سید حسن نصرالله بود که خداوند تا به امروز او را حفظ کرده است.
لبنانی ها آنقدر جنگیدند و شهید دادند که در روزهای اول خرداد سال ۱۳۷۹ (۲۰۰۰ میلادی) ، اسرائیل مجبور شد از جنوب لبنان عقب نشینی کند و فرار را بر قرار ترجیح دهد.
این اولین باری بود که پس از ۵۰ سال، اسرائیل شکست می خورد. نه کشورهای عربی در این پیروزی شریک بودند، نه طرفداران شوروی سابق و نه افراد ملی گرا. فاتحان این نبرد نابرابر جوانهای مومنی بودند که با توکل بر خداوند، خودشان سلاحشان را ساختند، خون دل خوردند و در سرما و گرما با دشمن جنگیدند تا توانستند او را شکست دهند.
این اتفاق بزرگ دومین شوک را به نهضت مقاومت مردم فلسطین وارد کرد. تا آن سال، یک میلیون فلسطینی توسط ارتش تا دندان مسلح اسرائیل به شهادت رسیده بودند. اگر آنها با پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران فهمیدند باید تنها به اسلام امید ببندند؛ با پیروزی حزب الله لبنان هم فهمیدند تنها راه پیروزی جهاد است. یعنی عزیزترین دارائیشان را در راه خدا تقدیم کنند.
چند ماه پس از پیروزی لبنانی ها، ورود آریل شارون به مسجد الاقصی در شهریور ۱۳۷۹، جرقه شروع دوباره انتفاضه مردم فلسطین بود. این بار «یاسر عرفات» سازشکار رهبر مبارزان نبود. او حتی نتوانست جلوی قیام آنها را بگیرد.
***
این بار فقط مردها نمی جنگند. زنها، جوانان و حتی نوجوانها هم به صف مبارزه پیوسته اند. همه آمده اند تا در کنار هم، دشمن را به زانو درآورند: مثل ایران، مثل لبنان.
نوجوانان آسیب دیده
حملات شبانه روزی اسرائیلی ها به مردم فلسطین، فقط علیه مبارزان فلسطینی نبوده است. مردم عادی و حتی نوجوانها و کودکان هم آسیبهای زیادی دیده اند. مرکز پژوهشهای روانشناسی غزه اعلام کرده است خانه های ۹۹ درصد از کودکان فلسطینی در معرض گلولهبارانهای رژیم صهیونیستی قرار گرفته و ۹۵ درصد نیز گاز اشکآور را استنشاق کردهاند.
در این آمارگیری که از ۱۲۰ کودک زیر ۱۵ سال در دو منطقه رفح و التفاح در خان یونس انجام شده، آمده است: ۳۷ درصد از این کودکان شب ادراری دارند و ۵/۵۲ درصد دچار کماشتهایی شدهاند. ۵/۴۲ درصد از کمخوابی رنج میبرند، ۶۰ درصد به افسردگی مبتلا هستند و ۵/۵۷ درصد به حالتهای عصبی دچارند.
در این میان دکتر ایاد زقوت، دکتر روانشناس در غزه میگوید: ۹۷ درصد از کودکان نوار غزه در معرض اقدامات خشونتآمیز صهیونیستها قرار گرفتهاند و ۳۰ درصد از ناراحتی شدید روحی و روانی رنج میبرند.
این در حالی است که ۸۳ درصد از کودکان مدارس، حوادث انتفاضه را نقاشی میکنند. (۱)
شوشن ابوترکی
«شوشن ابوترکی» بالاخره یک روز طاقتش تمام شد و به گروهی از سربازان اسرائیلی حمله کرد. تمام وجودش را نفرت فرا گرفته بود. هر روز در راه مدرسه مجبور بود از جلوی ایستگاه بازرسی سربازان اسرائیلی بگذرد. وحشت، هر روز همراهش بود. این همه ترس او را خسته کرده بود. بنابر این، تصمیم گرفت به سربازان مسلح اسرائیلی حمله کند. اما این دختر نوجوان فوراً توسط سربازان اسرائیلی دستگیر شد و سه ماه در زندان بود. او فقط چهارده سال داشت.
«الخلیل»، شهری که «شوشن» در آن زندگی می کند، به تازگی با دیواره های بتنی تقسیم شده است. اسرائیلی ها از سال ۱۳۴۵ (۱۹۶۷ میلادی) این منطقه و مرکز الخلیل را به اشغال خود در آورده اند. در این شهر حدود ۵۰۰ اسرائیلی و ۱۲۰ هزار فلسطینی زندگی می کنند. در تمام قسمت های شهر، سربازان نظامی دیده می شوند.
«ریاد ارار» یک روانشناس فلسطینی است که به همراه صندوق کودکان سازمان ملل، مؤسسه ای برای حمایت از نوجوانان فلسطینی تأسیس کرده است. پدر و مادر «شوشن» او را پس از آزادی از زندان به این مؤسسه بردند. او پس از آزادی دیگر نمی خندید، به ندرت حرف می زد و شب ها در خواب فریاد می کشید. ماه ها طول کشید تا این دختر فلسطینی خاطرات تلخ دوران زندان را فراموش کند.
«ارار» سعی دارد به نوجوانان فلسطینی اعتماد به نفس و غلبه بر ترس را بیاموزد. گروه مشاوران «ارار» به مدرسه ها و اردوگاه های پناهندگان فلسطینی می روند و با بچه ها بازی های شاد می کنند. آنها اصرار دارند نوجوانان فلسطینی با وجود همه سختی ها لبخند به لب داشته باشند. امروز شوشن به یکی از اعضای گروه و یکی از مشاورها تبدیل شده است (۲)
شهید عیاد مصری
عیاد مصری نوجوانی فلسطینی بود که در اثر انفجار اتفاقی کمربند مواد منفجره در اواخر دی ماه ۱۳۸۲ شهید شد.
ارتش اسرائیل، روز ۱۴ دی ۸۲، در حمله به شهر نابلس، امجد، برادر ۱۴ ساله عیاد را شهید کرده بود. هنگام تشییع جنازه امجد، نظامیان اسرائیلی پسرعموی او را هم به شهادت رساندند.
چند روز بعد، عیاد به «جهاد اسلامی» مراجعه کرد تا او را آماده یک عملیات شهادت طلبانه کنند. مقامات جهاد اسلامی با درخواست عیاد مخالفت کردند. آخر از نظر آنها کسانی که سنشان زیر ۲۰ سال است یا تک پسرند و یا برادرشان را از دست داده اند، نباید عملیات استشهادی انجام دهند.
اما عیاد زیر بار نرفت. او مقامات جهاد اسلامی را تهدید کرده بود که اگر او را نپذیرند به گروههای مبارز فلسطینی دیگر می رود.
پس از آن، عیاد تا نیمه های شب با صدای بلند قرآن می خواند و همیشه صدای بلند نوارهای قرآن از اتاقش به گوش می رسید. پدر و مادر عیاد فکر می کردند شهادت امجد، این حالت را در او ایجاد کرده است.
یک هفته قبل از شهادت، عیاد به یک عکاسی رفت تا مثل بقیه شهادت طلبها، با اسلحه و مواد منفجره، آخرین عکسش را بگیرد. عیاد در آن عکس یک کلاه بافتنی سیاه و لباسی ورزشی به تن دارد.
چند روز بعد، هنگام تمرین، ناگهان کمربند مواد منفجره عمل کرد و عیاد مصری به برادرش امجد و پسرعمویشان پیوست.
اما عیاد تنها نوجوانی نبود که می خواست عملیات شهادت طلبانه انجام دهد. در هفته اول بهمن ۸۲، سه پسر ۱۲، ۱۳ و ۱۵ ساله فلسطینی ساکن شهر افولا درصدد اجرای عملیات شهادت طلبانه بودند. آنها حتی نامه هایی برای خانواده هایشان گذاشته بودند و از آنها خواسته بودند به جای سوگواری، شهادتشان را جشن بگیرند. اما رژیم اسرائیل توانست هر سه آنها را قبل از اجرای عملیات دستگیری کند. هر سه نوجوان، به گردان های الاقصی و جهاد اسلامی وابسته بودند.
نوجوانان شهادت طلب
به گفته دکتر سراج، روانشناس فلسطینی، گرایش نوجوانان به انجام عملیات استشهادی، شهادت و قربانی کردن خود برای آزادی فلسطین روندی صعودی یافته است. وی می افزاید: «نظرسنجی ای که تابستان گذشته انجام داده ایم حاکی از آن است که ۳۶ درصد از پسر بچه های ۱۲ ساله معتقدند بهترین اتفاقی که در زندگی یک انسان ممکن است بیفتد، این است که شهید شود. در نظر آنها تنها شکل قدرت و افتخار، شهادت است.»
دیوارهای مدرسه ای که عیاد در آن درس می خواند، پر است از نقاشی های کودکان که تانک ها و هلی کوپترهای اسرائیلی خانه فلسطینیان را منهدم می کنند.
کودکان و نوجوانان فلسطینی، عکسهای شهدا را کنار نشان های ورزشی و… بر دیوار اتاق خود نصب می کنند. (۳)
جنگ نوجوانان با تانکهای اسرائیلی
۱۶ اردیبهشت ۸۳، ارتش اسراییل به دیر البلاح، اردوگاه پناهندگان در خان یونس و شهر رفح (سه منطقه در نوار غزه) یورش برد. در این حمله، نظامیان اسراییلی چندین خانه و تعداد زیادی از مزارع فلسطینی ها را خراب کردند.
اما نوجوانهای فلسطینی بیکار ننشستند. آنها با پرتاب سنگ به جنگ تانک های اسراییلی رفتند. سربازان اسراییلی هم به سوی آنها شلیک کردند. در اثر تیراندازی اسرائیلی ها، یک پلیس فلسطینی شهید شد و ۱۶ فلسطینی که بیشترشان نوجوانان ۱۲ تا ۱۴ ساله بودند، مجروح شدند. (۴)
راهپیمایی نوجوانان فلسطینی
روز ۱۳ خرداد ۸۳، صدها نوجوان فلسطینی یک راهپیمایی به راه انداختند. آنها در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی در شهر رفح تظاهرات کردند و با شعارهای ضدآمریکایی و ضد اسرائیلی، از مردم جهان خواستند تا آنها را کمک کنند.
این نوجوانها با حمل پرچم فلسطین، از جامعه جهانی و سازمان های بشردوستانه درخواست کردند برای کمک به آنها به سرعت اقدام کنند. آخر ارتش صهیونیستی در حملات اواخر اردیبهشت ماه خود به شهر رفح، ده ها کودک و زن فلسطینی را به خاک و خون کشیده بود. (۵)
شهید عامر الفار، شهید ۱۶ ساله
عامر الفار یک نوجوان ۱۶ ساله فلسطینی بود که در شهر نابلس در کناره غربی رود اردن زندگی می کرد. زورگویی اسرائیلی ها چنان عامر را به خشم آورد که برای نبرد با آنها، به گردان شهید «ابوعلی مصطفی» شاخه نظامی «جبهه مردمی برای آزادی فلسطین» پیوست. وقتی او تصمیم گرفت تا با عملیات استشهادی به جنگ صهیونیستها برود، فلسطینیان ساکن شهر قدس به کمک او شتافتند و توانستند او را به تل آویو، مرکز رژیم اسرائیل برسانند. روز دو شنبه ۱۱ آبان ماه ۱۳۸۳، عامر به بازار مرکزی شهر تل آویو رفت و در آنجا خودش را منفجر کرد. این نوجوان ۱۶ ساله توانست دستکم ۵ اسرائیلی را بکشد و بیشتر از ۳۴ نفر دیگر را زخمی کند.
این عملیات شهادت طلبانه چنان اسرائیلی ها را ترساند که خود آریل شارون، نخست وزیر اسرائیل درباره آن موضع گرفت.
در حالی که تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری یاسر عرفات، این عملیات را به شدت محکوم کرد اما گروه های مبارز فلسطینی آن را پیام روشنی به رژیم صهیونیستی دانستند و بر ادامه این گونه عملیات تأکید کردند. (۶)
ارتش اسرائیل روز ۱۲ آبان، یعنی روز بعد از عملیات شجاعانه عامر الفار، به سراغ خانواده او رفت و خانه آنها را خراب کرد. گروههای مبارز فلسطینی در مقابل عهد کرده اند که در اولین فرصت منزل این خانواده مقاوم فلسطینی را از نو بازسازی کنند.
ارتش اسرائیل بعد از هر عملیات شهادت طلبانه این کار را می کند تا بلکه فلسطینی ها از مبارزه دست بردارند.(۷)
دختران شهادت طلب فلسطینی
روز دوشنبه ۱۸ آبان ۸۳، یک دختر فلسطینی توسط رژیم اسرائیل دستگیر شد. اسرائیلی ها گفتند او می خواسته عملیات شهادت طلبانه انجام دهد که بازداشت شده است.
ارتش اسرائیل اضافه کرده در ماه مهر و آبان، حداقل بیست دختر فلسطینی دیگر را در کرانه غربی رود اردن دستگیر کرده که می خواسته اند عملیات استشهادی انجام دهند. (۸)
۱۸۱ شهید دانش آموز
«پیتر هانسن» کمیسر کل آژانس کار و امداد سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی اعلام کرد نیروهای رژیم صهیونیستی از شهریور ۷۹ تاکنون ده ها هزار نفر از مردم فلسطین را بی خانمان و ۱۸۱دانش آموز فلسطینی را شهید کرده اند.
انجمن دوستی دانش آموزان ایرانی و فلسطینی
اگر می خواهید به نوجوانهای فلسطینی کمک کنید، می توانید عضو انجمن «دوستی دانش آموزان ایرانی و فلسطینی» شوید. این انجمن می خواهد یک همایش سراسری دوستی با نام «دوستی با کودکان و نوجوانان فلسطینی» برگزار کند. این، دومین همایش دوستی با کودکان و نوجوانان فلسطینی است که بهار امسال برگزار می شود.
می توانید اطلاعات بیشتر را از مدرسه محل تحصیلتان بگیرید.
اصل این خبرها را در اینجاها می توانید بخوانید:
۱- ماهنامه شاهد ـ شماره ۲۵۳
۲- روزنامه همشهری ـ ۴ دی ۸۲
۳- روزنامه شرق ـ ۲۵ اسفند ۸۲
۴- پایگاه اینترنتی جام جم آنلاین (۱ اردیبهشت ۸۳) ـ http://www.jamejamdaily.net
۵- روزنامه کیهان ـ ۱۲ خرداد ۸۳
۶- روزنامه کیهان ـ ۱۲ آبان ۸۳
۷- روزنامه هموطن سلام ـ ۱۳ آبان ۸۳
۸- پایگاه اینترنتی مرکز اطلاع رسانی فلسطین (۲۰ آبان ۸۳) ـ http://www.palestine-persian.info
مطلب پیشنهادی
بیشترین میزان کاهش ارزش پول به ترتیب در دولتهای هاشمی رفسنجانی، موسوی، احمدینژاد و خاتمی
گاهی در مهریهها، مبلغی به عنوان مهریه تعیین میشود که به مرور زمان، ارزش خود …