گالیا توانگر ـ پشت ویترین کتاب فروشی های این حوالی همه جور ژستی را می توان مرور کرد! از چهره کراوات زده های سلطنت طلب پشت کتاب های تاریخی گرفته تا کلاه به سرهای کمونیست بر جلد کتاب های ادبی! از شلختگی برخاسته از منش آزاد لائیک ها گرفته تا یقه پوسیده و نخ نمای اندیشه های انحرافی!
نام و چهره هایی که حالا دیگر نقاب از صورتشان برداشته شده و برای چشم های مردم ما بی اعتبار شده اند.
کمی آن طرف تر در بساط جوان مسخ شده ای عنوان «اصول بهائیت» به چشممان می خورد! اعتراض می کند که چرا عکس کتاب هایش را انداخته ایم. از او می پرسم: «به شما ایراد نمی گیرند که چنین عناوینی را در بساط دستفروشی خود جا داده اید؟» به گفتن این جمله در پاسخ سؤالمان بسنده می کند: «من با آنها همکاری دارم!»
آنها چه کسانی هستند؟ اشاعه دهندگان اندیشه های انحرافی که با اجیرکردن افرادی چون این جوان مسخ شده به صورت مافیایی عمل می کنند و حتی می توان با ارائه یک لیست از کتاب های زیرزمینی از آنها همه جور خوراک فاسد ذهن دریافت کرد.
یکی از مهم ترین راهبردها در یک برنامه ریزی صحیح فرهنگی، رواج فرهنگ کتابخوانی و مطالعه است. کتاب بهترین و ارزشمندترین هدیه و راهکار برای رشد فکر انسان هاست.
دنیای بزرگ و شگفت انگیز کتاب و کتابخوانی به گروه خاص و ویژه ای تعلق نداشته و هر فرد باید با کتاب زندگی کند و مطالعه و کتاب خوانی باید به عنوان یک نیاز و احساس دائمی لازم و روزانه در میان عموم رایج و مطرح باشد تا افراد جامعه به خواندن و مطالعه ترغیب و فرهنگ کتاب و کتابخوانی رواج پیدا کند.
رهبر معظم انقلاب در این باره می فرمایند: «این باید یک سیره و سنت در بین مردم ما بشود که کتاب بخوانند و به بچه هایشان یاد بدهند… کتاب خوانی باید مثل خوردن، خوابیدن و سایر کارهای روزانه در زندگی مردم وارد شود.»
برای هر فرد لازم است تا حداقل در تقسیم اوقات روزانه خود یک زمانی را هم برای مطالعه اختصاص دهد تا این فرهنگ در جامعه ما نهادینه شود.
تبلیغ علنی آثار معاندین نظام
از تریبون های مختلف!
خواندن یک صفحه از یک کتاب را می توان چندگونه تعبیر کرد: چیدن شاخه گلی از یک باغ، چشیدن جرعه ای از اکسیر دانایی، لحظه ای همدلی با اهل دل، استشمام رایحه ای ناب، توصیه یک دوست برای دوستی با دوستی مهربان و… کتاب دوستی است که اگر انسان راه استفاده واقعی از آن را در پیش گیرد، بی شک رستگار خواهد شد، چنانچه کلام خداوند «قرآن» کتابی است که راه سعادت و نیکبختی را به بشریت نشان داده است و تمسک ورزیدن به آن جوامع بشری را از ظلمت نجات داده و به سعادت واقعی رهنمون می سازد.
حجت الاسلام علیرضا یحیایی محقق و پژوهشگر ضمن توصیه و ترغیب به مطالعه کتب ارزشمند هشدار می دهد که هر عنوان کتابی مناسب تغذیه فکری ما نیست. وی می گوید: «هراز چند گاهی آگاهانه یا ناآگاهانه شاهد تبلیغ و ترویج کتب اعم از ضلال، انحرافی، کمونیستی، الحادی و براندازانه و فاقد مجوز و برخی با محتوای مبتذل، عاشقانه های سخیف و عامه پسند از تریبون های مختلف هستیم. برای مثال همین چندی قبل شاهد پخش گزارشی از بازار رمان در تلویزیون بودم. رسانه ملی نباید تریبون خود را آگاهانه و یا ناآگاهانه به معرفی آثاری اختصاص دهد که حاوی مطالب نامناسبی هستند. گزارشگر این برنامه با پرداختی ناقص به حوزه کتاب به صورت گزینشی به تبلیغ برخی کتب خاص پرداخت و در برخی کتاب فروشی هایی که کتاب های آن جریان های چپ و کمونیستی را تبلیغ و ترویج می کنند، حضور پیدا کرده بود. وی می کوشید تحت تأثیر نام این ناشران گزارشی از بازار کتاب و رمان به مخاطب عامی که در پای تلویزیون نشسته ارائه دهد.»
یحیایی ادامه می دهد: «در این گزارش دوربین برنامه برای لحظاتی رمان های عامه پسندی را به مخاطب پیشنهاد می داد که در ذات خود مروج دوستی های خیابانی، عشق های مثلثی، ترویج اباحه گری و زیرپا گذاشتن احکام اسلام در پوشش و رفتار هستند. حتی برخی از این رمان ها سال هاست مجوز تجدید چاپ نداشته و به دلیل محتوای ناسالم اجازه حضور در نمایشگاه های کتاب را ندارند، ولی به راحتی می توان آنها را در ویترین برخی کتاب فروشی ها و یا بساط های زیرزمینی جست وجو کرد.
بعضاً این کتاب ها به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه از تریبون های مختلف مورد ترویج و تبلیغ قرار می گیرند. جالب این جا بود که این گزارشگر ناگهان عنوانی از کتاب های مسئله دار را جلوی دوربین گرفت که در نمایشگاه قبلی کتاب به دلیل ترویج براندازی و شورش های خیابانی کلاً جمع شده بود! این عنوان کتاب چند دقیقه رو به روی دوربین ثابت ماند تا نام کتاب و نام نویسنده در ذهن مخاطب حک شود!»
نیازمند سیستم تبلیغ و توزیع منسجم هستیم
در حالی که در این سوی بازار کتاب معاندین و قلم به دستان به ظاهر نویسنده به مدد رانت بازی ها و ایجاد شبکه های مافیایی خیلی راحت در شبکه های زیرزمینی به توزیع و تبلیغ آثار خود مشغولند، در این سوی شهر جوانی صاحب اندیشه اصیل و متعهد باید برگه های اثر خود را زیربغل گرفته و از این انتشارات به آن انتشارات سرگردان باشد، بلکه هزینه چاپ رقمی پایین تر بیاید و او بتواند ماحصل تفکر خود را نشر دهد.
محمدسرشار عضو گروه مطالعات فرهنگی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی و دانشجوی دکترای مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی، مهجوریت کتاب های ارزشی پشت ویترین های کتاب فروشی ها و در مقابل تبلیغ و ترویج آثار معاندین با نظام به صورت آشکار در برخی کتاب فروشی ها را نتیجه کم کاری ها و نبود یک شبکه توزیع منسجم و دقیق می داند و می گوید: «پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شبکه توزیع محصولات فرهنگی همسو با این سخن نو شکل نگرفت و به تلاش های موردی و غیرمنسجم در مساجد، نمازهای جمعه و دیگر تجمعات انقلابیون محدود ماند. به بیان دیگر ما شاهد رویش شبکه توزیع چهره به چهره محصولات فرهنگی متناسب با انقلاب اسلامی نبوده ایم. بنابراین انحصار شبکه توزیع خرد محصولات فرهنگی در دستان تفکرات وامانده ناشی از کم کاری ماست.
از سوی دیگر استفاده از شبکه های توزیع موردی و بیماری زا، اهدای گسترده کتاب توسط نهادها و سازمان ها، اعطای تخفیف های بالای ۳۰ درصد و… سبب شده که فکر ایجاد یک شبکه منسجم توزیع محصولات فرهنگی، به مخیله جهادگران فرهنگی خطور نکند. چرا که با یک حساب سرانگشتی، غیراقتصادی بودن این تلاش، روشن و آشکار است.»
این مدیر فرهنگی که ادامه صحبت هایش نویدبخش حرکت های اصلاحی و رشد کتاب های ماندگار ارزشی است، می گوید: «مهم این است که در بسیاری موارد، در فرآیند تولید محصولات فرهنگی، ویژگی های یک محصول مقبول خریدار رعایت نشده است. مشکلات در تولید محتوای مورد نیاز مخاطب- و نه مورد پسند مدیران فرهنگی- و رعایت کمینه های کیفی در طراحی جلد، صحافی و… سبب گرایش کمتر مخاطب به کتاب های ارزشگرا شده است. البته در دهه اخیر، با توانمندی بیشتر ناشران ارزشی، این مشکل کمتر گردیده و روندی رو به اصلاح دارد.
با توجه به این دلایل، می توان گفت که در صورت رعایت کیفیت تولید و نیاز مخاطب، محصولات فرهنگی همسو با گفتمان انقلاب اسلامی توانسته اند این مرزبندی های ایدئولوژیک را بشکنند و شبکه توزیع وامانده از انقلاب اسلامی را به تسلیم وادارند. قرار گرفتن کتاب های ارزشمندی چون «دا»، «بابانظر»، «نورالدین پسر ایران» و… در ویترین این فروشگاه ها، پرچم های گرانبهای این به زانو درآمدن است.»
سرشار در مورد نحوه حمایت از تلاش های نویسندگان جوان صاحب ذوق و تعهد می گوید: «وجود محدودیت ها برای نویسندگان جوان و صاحب اندیشه، مسئله ای طبیعی و جهان شمول است. نویسنده جوان باید توانمندی خود را به جامعه ثابت کند و این اثبات، زمان بر است. بنابراین تنها عرق ریزان روح برای جوانان کافی نیست و باید به دنبال شناساندن قدرت قلم خود به دیگران باشند.
برعکس فکر می کنم ایجاد تسهیلات غیرطبیعی برای جوانان و ایجاد کانال های گلخانه ای برای رشد آنان، در درازمدت به ضرر همین جوانان خواهد بود.
مشکل اساسی در این مورد، سودجویی برخی ناشران از جوانی نویسندگان است. آنان به جای سرمایه گذاری بر استعداد اینان، به دنبال کسب منفعت مستقیم از نویسندگان جوان و خروج از دایره فعالیت حرفه ای هستند و این مسئله، آسیب جدی موجود در این عرصه است. در واقع باید از ناشران مطالبه شود تا با نویسندگان جوان، رفتار حرفه ای داشته باشند.»
نشانی اصل گفتگو در پایگاه اینترنتی روزنامه کیهان
مطلب پیشنهادی
هشدار درباره سیطره نمادهای فرهنگ مهاجم در لوازم تحریر کودکان و نوجوانان ایرانی ـ گفتگو با خبرگزاری فارس
رئیس حوزه هنری کودک و نوجوان گفت: بازار لوازم تحریر کودکان و نوجوانان ایرانی، در …