ابراز نارضایتی رهبر معظم انقلاب از وضعیت کتاب در کشور در نخستین دیدار کتابداران و مسؤولان نهاد کتابخانههای عمومی کشور در ۲۹ تیرماه سال ۱۳۹۰، هشدار جدیای بود که متاسفانه از سوی مسؤولان رسمی و متصدیان حوزه کتاب، مورد توجه قرار نگرفت.
مقام معظم رهبری، آن دیدار مهم را، بهانهای برای «تجدید مطلع» در حوزه کتاب خواندند و با بیان برخی آسیبها و تهدیدهای مهم در این حوزه، پیشنهادهایی را نیز ارایه فرمودند.
این سلسله مقالات میکوشد با آسیبشناسی حوزه کتاب در جمهوری اسلامی ایران، براساس بیانات مقام معظم رهبری و رهنمودهای ایشان، به ارایه الگویی بومی برای پیشرفت در این حوزه، کمک کند.
در بخش یکم، شاخصهای رسمی ملی و جهانی توسعه در حوزه کتاب مورد بررسی قرار گرفت و بیان شد که براساس شاخص تعداد عناوین منتشرشده در یک سال، جمهوری اسلامی ایران کشور نخست منطقه خاورمیانه و یکی از بیست کشور برتر جهان است.
در بخش دوم، با آسیبشناسی شاخصهای پیشگفته و تحلیل دقیقتر دادههای رسمی، ناکارآمدی شاخصهای رسمی ملی و جهانی در این حوزه نشان داده شد و با پیشنهاد شاخص جدید «سرانه تولید کتاب»، گوشهای از دلیل نگرانی مقام معظم رهبری از وضعیت کتاب در کشور، به نمایش درآمد.
در بخش دوم گفته شد که از نظر شاخص جدید سرانه تولید کتاب، در ۱۶ سال گذشته، دولت نهم بهترین کارنامه را داشته است و دولت ششم، ضعیفترین دولت به حساب میآید. اما از سوی دیگر، همین شاخص نشان میدهد که در سه سال اخیر، وضعیت هشدارآمیزی بر میزان تولید کتاب در کشور حاکم شده و براساس آهنگ رشد ۱۳ ساله، در سال ۱۳۸۸، ۲۹ درصد و در سال ۱۳۸۹، ۳۳ درصد، عقبافتادگی از شاخص پیشبینیشده مشاهده میشود.
در این بخش، میزان اعتبار شاخص جدید سرانه تولید کتاب، براساس شاخص میانگین شمارگان یک عنوان کتاب سنجیده میشود و سپس، مشکلات کاهش شمارگان کتاب مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
× میزان اعتبار شاخص سرانه تولید کتاب
گفته شد شاخص سرانه تولید کتاب اینگونه گزارش میکند که سهم هر ایرانی از کتاب، در چهار سال اخیر به سرعت کاهش یافته است. معنای این گزاره علمی این است که «در این سالها، رونق کتاب در کشور کمتر شده است.»
شاخص «میانگین شمارگان یک عنوان کتاب» نیز، این گزاره را تایید میکند. دادههای خانه کتاب به عنوان مرجع رسمی انتشار اطلاعات حوزه نشر کتاب، میزان میانگین شمارگان یک عنوان کتاب را از سال ۱۳۷۳ تا سال ۱۳۸۹ بیان کرده است.
براساس این دادهها، در سال ۱۳۷۳، میانگین شمارگان کتاب ۵.۳۰۸ جلد بوده که در سال ۱۳۷۵ به بالاترین عدد یعنی ۵.۶۴۵ جلد میرسد و در سال ۱۳۸۹، پایینتر میزان خود، یعنی ۳.۱۰۲ جلد را تجربه میکند. (جدول و نمودار شماره ۱۲)
بنابرین، شاخص میانگین شمارگان کتاب در عرض ۱۴ سال، ۴۵ درصد کاهش داشته است.
جدول ۱۲ـ میانگین شمارگان یک عنوان کتاب (۱۳۷۳تا۱۳۸۹)
سال میانگین شمارگان
۷۳ ۵.۳۰۸
۷۴ ۵.۱۶۲
۷۵ ۵,۶۴۵
۷۶ ۵,۴۷۳
۷۳ ۵,۳۰۸
۸۰ ۵,۲۳۴
۷۸ ۵,۲۱۲
۷۴ ۵,۱۶۲
۷۹ ۵,۱۳۶
۷۷ ۵,۰۸۰
۷۸ ۵.۲۱۲
۷۹ ۵.۱۳۶
۸۰ ۵.۲۳۴
۸۱ ۴,۸۴۹
۸۲ ۴,۶۹۶
۸۳ ۴,۳۵۹
۸۵ ۴,۳۰۹
۸۴ ۴,۲۸۷
۸۷ ۳۹۶۵
۸۶ ۳,۸۹۳
۸۸ ۳۴۱۷
۸۹ ۳۱۰۲
از نظر میزان تولید یک عنوان کتاب، بهترین سالهای حوزه کتاب، به ترتیب سالهای ۱۳۷۵، ۱۳۷۶، ۱۳۷۳، ۱۳۸۰، ۱۳۷۸، ۱۳۷۴، ۱۳۷۹، ۱۳۷۷، ۱۳۸۱، ۱۳۸۲، ۱۳۸۳، ۱۳۸۵، ۱۳۸۴، ۱۳۸۷، ۱۳۸۶، ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ هستند.
این شاخص نشان میدهد که در ۹ سال اخیر، کمترین میزان شمارگان یک عنوان کتاب وجود داشته است. به عبارت دیگر، روند نزولی کاهش شمارگان کتاب در ۹ سال اخیر، بیوقفه ادامه داشته است.
اما چرا کاهش شاخص میانگین شمارگان کتاب باید نگران کننده باشد؟ نگاه دقیق به این مساله نشان میدهد که این کاهش، موجب ایجاد چهار مشکل مهم میشود.
× مشکل یکم: افزایش سرانه هزینه تولید
تولید هر کتاب، شامل هزینههای ثابت و متغیری است. هزینههای حقالتالیف، کاغذ، صحافی، بستهبندی، انبارداری، حمل و نقل، توزیع و … از هزینههای متغیر تولید کتاب هستند که به تناسب شمارگان کتاب، افزایش یا کاهش مییابند. بنابرین، به صرف کاهش شمارگان کتاب، این هزینهها لزوماً افزایش پیدا نمیکنند.
اما یکی از مشکلات اصلی کاهش شمارگان کتاب، در سرانه هزینههای ثابت خود را نشان میدهد. برای تولید یک کتاب، هزینههای زیر را میتوان به عنوان هزینه ثابت، شناسایی کرد:
۱. هزینه اجاره دفتر
۲. هزینه حقالزحمه نیروی انسانی
۳. هزینه ویراستاری و نمونهخوانی
۴. هزینه حروفنگاری
۵. هزینه صفحهآرایی
۶. هزینه طراحی جلد
۷. هزینه فیلم و زینک
۸. هزینه چاپ
قبلاً گفته شد که میانگین تعداد صفحات کتاب در سال ۱۳۸۹، ۲۳۷ صفحه بوده است. با توجه به این عدد، به بررسی تاثیر هزینههای ثابت، در هنگام کاهش شمارگان کتاب میپردازیم.
برای یک کتاب ۲۳۷ صفحهای، میتوان هزینههای ثابت زیر را فرض کرد:
عنوان هزینه تعداد بهای واحد جمع
۱ هزینه اجاره دفتر ۱ ۲.۰۵۰.۰۰۰ ریال ۲.۰۵۰.۰۰۰ ریال
۲ هزینه حقالزحمه نیروی انسانی ۱ ۱.۰۰۰.۰۰۰ ریال ۱.۰۰۰.۰۰۰ ریال
۳ هزینه ویراستاری و نمونهخوانی ۲۳۷ صفحه ۱۲.۰۰۰ ریال ۲.۸۴۴.۰۰۰ ریال
۴ هزینه حروفنگاری ۲۳۷ صفحه ۴.۰۰۰ ریال ۹۴۸.۰۰۰ ریال
۵ هزینه صفحهآرایی ۲۳۷ صفحه ۵.۰۰۰ ریال ۱.۱۸۵.۰۰۰ ریال
۶ هزینه طراحی جلد ۱ مورد ۸۰۰.۰۰۰ ریال ۸۰۰.۰۰۰ ریال
۷ هزینه فیلم و زینک ۳۰ عدد ۱۵۰.۰۰۰ ریال ۴.۵۰۰.۰۰۰ ریال
۸ هزینه چاپ ۳۰ عدد ۲۵۰.۰۰۰ ریال ۷.۵۰۰.۰۰۰ ریال
جمع هزینههای ثابت ۲۰.۸۲۷.۰۰۰ ریال
سرانه هزینه ثابت برای یک کتاب ۲۳۷ صفحهای در سال ۱۳۷۵ (با فرض ثابتبودن هزینهها): ۳.۶۸۹ ریال
سرانه هزینه ثابت برای یک کتاب ۲۳۷ صفحهای در سال ۱۳۸۹ (با فرض ثابتبودن هزینهها): ۶.۷۱۴ ریال
بدینترتیب در نمونه مورد بررسی مشاهده میشود که کاهش میانگین شمارگان یک عنوان کتاب از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۸۹، موجب افزایش ۸۲ درصدی هزینه تمامشده تولید آن میشود.
× مشکل دوم: کاهش خریداران کتاب
در یک قاعده کلی، یکی از عوامل ایجاد مطلوبیت برای خریداران کتاب، قیمت آن است. یعنی صرف جذابیت محتوایی، شهرت نویسنده، اعتبار ناشر و کیفیت فیزیکی کتاب، ممکن است به خرید کتاب منجر نشود و شخص خریدار، همه این عوامل را در کنار بهای پشت جلد کتاب قرار دهد و برای خرید کتاب تصمیم بگیرد.
بنابرین افزایش سرانه هزینه تولید کتاب، در میزان خرید کتاب نیز تاثیر خواهد داشت. چرا که این افزایش، با ضریبی ۳۰۰ درصدی، خود را در بهای پشت جلد کتاب به نمایش میگذارد.
قابل ذکر است براساس عرف بازار کتاب در ایران، بهای پشت جلد کتاب، سه برابر هزینه تمامشده تولید آن تعیین میشود. به بیان دیگر، کاهش شمارگان یک عنوان کتاب به افزایش بهای پشت جلد کتاب، یعنی سه برابر میزان افزایش هزینه تمامشده تولید آن، میانجامد.
در نمونه پیشین، این افزایش بهای پشت جلد برای یک کتاب ۲۳۷ صفحهای، ۹.۰۷۵ ریال خواهد بود.
پس کاهش شمارگان کتاب، به گرانتر شدن کتاب میانجامد و در نتیجه، افراد کمتری قدرت خرید آن را خواهند داشت.
× مشکل سوم: کاهش حقالتالیف نویسنده
کاهش شمارگان کتاب، به معنای کاهش مستقیم حقالتالیف نویسنده کتاب نیز خواهد بود. براساس عرف بازار کتاب در ایران، حقالتالیف نویسنده کتاب، درصدی از حاصلضرب بهای پشت جلد در شمارگان کتاب است. این درصد، به توافق ناشر و نویسنده بستگی دارد و عموماً بین ۸ تا ۱۲ درصد تعیین میشود.
هر چند کاهش شمارگان کتاب، به دلیل افزایش هزینه تولید، عامل بهای پشت جلد اثر را بالا میبرد اما معمولاً این افزایش به اندازهای نیست که کاهش شمارگان را جبران کند و در نتیجه، حقالتالیف دریافتی نویسنده، کاهش مییابد.
این مشکل، در کنار کاهش خریداران کتاب و در نتیجه کمتر دیدهشدن کتاب، مستقیماً به کاهش انگیزش نویسنده میانجامد. به شکل طبیعی، وضعیت مطلوب برای نویسنده حرفهای، نشر اندیشه خود در کنار امرار معاش از این طریق است. و کاهش شمارگان کتاب، هم منجر به کمتر خواندهشدن کتاب و هم کاهش درآمد نویسنده خواهد شد.
× مشکل چهارم: افزایش عناوین کتاب
کاهش شمارگان کتاب به شکل غیرمستقیم به افزایش عناوین کتاب میانجامد. استدلال در این باره و برشمردن مشکلات متعدد حاصل از آن، موضوع بخش چهارم این سلسله مقالات خواهد بود.
متن کامل این مقاله را در پایگاه اینترنتی «برهان» بخوانید.
برچسبتيراژ شمارگان کتاب مديريت فرهنگي
مطلب پیشنهادی
روشهای ترویج کتابخوانی ـ تجدید مطلع در حوزه کتاب(۸)
ابراز نارضایتی رهبر معظم انقلاب از وضعیت کتاب در کشور در نخستین دیدار کتابداران و …