روزهای کار و کم‌خوابی و گرسنگی!

شاید این مطالب برایتان مفید باشد

ترس شبکه من و تو از برنامه‌های جدید شبکه کودک

۸ آبان ۱۳۹۹

از مدیریت پیام تا مدیریت ادراک

۷ مرداد ۱۳۹۸

درباره جهان داستانی رمان رستاخیز عاشقی

۷ مرداد ۱۳۹۸

دو هفته‌ای است که با ادبیات دوباره آشتی کرده‌ام و خودم را کتاب باران کرده‌ام! قبل از هر چیز، همه کتابهای حوزه علوم ارتباطات و حقوق رسانه‌ها و فرهنگ و تمدن را بار کرده‌ام و به کانون آورده‌ام. بعد هم هر چه کتاب را روی هم تلنبار کرده بودم؛ دسته‌بندی کرده‌ام و مثل بچه‌های خوب، سرجایشان گذاشته‌ام. حاصل این عملیات دو روزه، شده نصف بیشتر یک طبقه رمان و مجموعه داستان که در این یک سال، بار نخواندنشان بر گردنم سنگینی می‌کرد. هر کدام را که می‌خوانم، سمت راست می‌گذارم و از بیشتر شدن حجم کتابهای خوانده‌شده، کیفور می‌شوم.
به برکت تولد «احسان»، توانسته‌ام ویرایش نهایی مجموعه داستان «زنها همه مثل هم‌اند» را تمام کنم و برای تکا بفرستمش. بیش از ۲۶۰ صفحه شده.
کتاب «حقوق مطبوعات در ایران و امریکا» را هم در همین مدت دست گرفتم و اعمال اصلاحاتش را تمام کردم و به دفتر مطالعات و توسعه رسانه‌ها فرستادم تا بلکه قفل این کار هم بشکند و به چاپ برسد.
به غیر از برخی فیلمها و سریالهای تلویزیون، دو فیلم را هم دیدم: شاهزاده پارسی (Prince of Persia: The Sands of Time – 2010) و لبنان (Lebanon – 2009).
اولی بازسازی یک بازی رایانه‌ای مشهور و قدیمی است و دومی یک فیلم اسرائیلی درباره حمله اسرائیل در سال ۱۹۸۲ به لبنان. شاید به زودی و به کمک یکی از دوستان، درباره فیلمهای اسرائیلی، کاری را در کانون شروع کنیم.
راستی طلسم ماهنامه زمانه هم به لطف خدا شکست و بعد نزدیک به یک سال، اولین و دومین شماره دوره جدید آن چاپ شد و روی دکه آمد. هر چند که این شماره و شماره سوم، بیشتر دستگرمی است.