«حرفهای» شدن، یکی از دغدغههای جدی اهالی قلم در کشور ماست که خود مقدمه پیشرفتها و گشایش فضاهای جدیدی در این حوزه است. یکی از الزامات حرفهای شدن، پذیرش قانونی این تخصص و تطبیق خصایص و شرایط آن با ادبیات قانون است.
در علم حقوق، حرفهها، صنعتها و صنفها در ذیل «حقوق کار» تعریف میشوند که مهمترین متن قانونی در این زمینه، «قانون کار» است. قانون کار جمهوری اسلامی ایران در گفتمان ویژه خود، همه اشخاص مشمول این قانون را به دو دسته اصلی «کارگر» و «کارفرما» تقسیم میکند. بنابرین در نخستین گام، نباید اطلاق عنوان «کارگر» به اهلقلم را، به معنای فروکاهیدن شأن این تخصص دانست بلکه این همنامی، تنها الزامی برای رسیدن به دایره واژگانی مشترک با نهادهای قانونی ذیربط ودر نتیجه استیفای حقوق اهالی قلم است. در گام دوم لازم است این معنا را متذکر شد که مراد از «نویسنده» در ادامه نوشتار، هر شخص حقیقی ایرانیای است که به نوشتن ـ اعم از سرایش نظم و نگارش نثر ـ اشتغال دارد.
براساس ماده ۲ قانون کار، کارگر «کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت «حقالسعی» ـ اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا ـ به درخواست کارفرما کار میکند.» این تعریف موسع از کار و ذکر عبارت «به هر عنوان»، فرصتی برای «کار» دانستن «نگارش» است. چرا که نویسنده، در ازای تخصص نگارش خود، مزدی را دریافت میکند.
بنابر طبیعت نویسندگی، قانون «ناشر» را کارفرما میداند و به دلیل امکان تصور وجود چند کارفرمای مجزا، همکاری احتمالی یک نویسنده با چند ناشر، در این تعریف خللی وارد نمیسازد.
نویسنده در ازای نگارش اثر، یا در یک بار، مبلغ ثابتی را از ناشر دریافت میکند یا درصدی از قیمت پشت جلد را میگیرد یا با گذاشتن سرمایه، در تولید کتاب شریک میشود. در ادبیات قانون کار، به این دریافتی، «حقالسعی» گفته میشود که حقالسعی نویسنده نیز یا «کارمزد» یا «سهم سود» خواهد بود. براساس تبصره ۱ ماده ۳۵ ق.ک، چون مزد اهل قلم «براساس میزان انجام کار و یا محصول تولیدشده» و بدون لحاظ ساعات انجام کار محاسبه میشود؛ «کارمزد» خوانده میشود.
بخش وسیعی از قانون کار ـ به دلیل ماهیت فراگیر و عمومی آن ـ به مسایلی نظیر ساعات کاری، تعطیلات و مرخصیها، شرایط کار زنان و نوجوانان، حفاظت فنی، بهداشت کار و … اختصاص دارد که طبیعی است که بهدلیل کیفیت خاص کار نویسندگی، موضوعاً از بحث خارج خواهد بود.
تعریف نویسنده به عنوان کارگر مشمول قانون کار، مزیتهایی را برای حرفهای شدن نویسندگی در پی دارد.
یکی از مزیتهای قانون کار برای نویسنده، این است که براساس تبصره ۱ ماده ۱۳ ق.ک، «مطالبات کارگر جزء دیون ممتازه بوده» و بر اساس همین تصریح، درصورت ورشکستگی ناشر، نویسنده ضرر کمتری نسبت به دیگر طلبکاران ناشر خواهد کرد.
ضمن اینکه قانون کار با تبدیل کار کارمزدی به واحدهای نفر ـ ساعتی، عملاً امکان تعیین حداقل دستمزد را برای نویسنده مهیا میکند. بدینترتیب این امکان مهیا میشود که به عنوان مثال، کارمزد یک مجموعه داستان درجه الف ۱۲۰ صفحهای، دستکم ۶۰۰ نفر ـ ساعت محاسبه شود و نویسنده این پشتیبانی قانونی را پیدا کند که حقالتالیفی کمتر از این را نپذیرد.
همین محاسبه، امکان تعلق بیمه کار پارهوقت را به نویسنده مهیا میسازد. این شیوه محاسبه سبب میشود که ناشر در ضمن قرارداد قانوناً موظف گردد معادل نفر ـ ساعت محاسبهشده، برای کارگر موقت خویش، یعنی نویسنده، حق بیمه پرداخت نماید و او را اجباراً بیمه سازد.
این در حالی است که هماکنون، براساس بخشنامه آبان ۸۷ سازمان تأمین اجتماعی، «خبرنگاران، عکاسان حرفهای، نویسندگان، مورخان، شاعران، هنرمندان» جزو مشاغل مشمول مقررات بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد هستند. به عبارت آشکارتر، اهل قلم مشمول بیمه اجباری نیستند و گویی به عنوان کارفرمای خود، میتوانند خود را بیمه سازند.
یکی دیگر از دغدغههای اهل قلم، تامین مسکن است. ماده ۱۳۲ ق.ک به نویسندگان اجازه میدهد تا برای تامین مسکن خود، «تعاونی مسکن» تشکیل دهند و تبصره آن، سه وزارتخانه را به حمایت از این تعاونیها، موظف میکند. ماده ۱۳۳ نیز در خصوص تاسیس «تعاونی مصرف(توزیع)» اجازه مشابهی را صادر میکند.
اما استفیای حقوق اهل قلم، به صورت انفرادی امری پیچیده و گاه طولانی و تخصصی است. ماده ۱۳۱ ق.ک به نویسندگان اجازه میدهد تا در راستای اجرای اصل ۲۶ قانون اساسی، «انجمن صنفی» تشکیل دهند و از طریق تشکیلات، از حقوق صنفی خود دفاع کنند.
اما مرور این مجموعه مزیتها نباید باعث فراموشی این مهم گردد که تعیین حداقل دستمزد برای نویسنده و الزام قانونی به بیمه وی، بار مالیای را بر دوش ناشر میافکند که نتیجه فوری آن، افزایش بهای تمامشده کتاب خواهد بود.
طبیعی است که این افزایش قیمت، کاهش خرید کتاب و در نتیجه کاهش عناوین کتب منتشرشده را به دنبال دارد. نگارنده بر این اعتقاد است که همین اتفاق، هرچند در ظاهر و در کوتاه مدت به ضرر حوزه کتاب خواهد بود اما در میانمدت و دراز مدت، به ترکیدن حباب تعداد عناوین کتب، کمشدن شبهکتابها، کنار رفتن نویسندگان و ناشران غیر حرفهای خواهد انجامید و روابط حرفهایتری را در این حوزه حاکم خواهد کرد.
—————————
این یادداشت در شماره هفدهم هفتهنامه «پنجره»، به تاریخ ۹/۱۰/۸۸ منتشر شده است.
بازنشر این نوشته در خبرگزاری فارس
مطلب پیشنهادی
قهرمانکشی ـ نگاهی به فیلم سینمایی «مزار شریف» حسن برزیده
یکی از نیازهای روزگار ما، معرفی «قهرمان»ها به جوانان و نوجوانان است. غربیها در قهرمانسازی، …
سلام
وبلاگ دانشجویان سیاسی دانشگاه امام صادق(ع) افتتاح شد.
یا حق
بنام خدا. با مطلب طنز”آمریکا غلط کردیم” به روزم .یا علی
لبیک یا سید علی خامنه ای
سلام
مطالبتون خوبه اما قسمت سیاسی از همه بهتر
موفق باشید
یاعلی
“به یاد پدر بزرگ”
لبیک یا خامنه ای پاسخ به ندای هل من ناصر حسین فاطمه است
منتظرتان هستیم
با مطلبی تحت عنوان «گوشه ای از دلایل تحریم ها و فشارهای غرب و آمریکا بر ایران » به روزم………………………………………..
سلام استاد عزیز
متاسفانه از فیض شاگردی در محضر حضرتعالی محروم شدیم ولی ارادتمان به حضرتتان ذره ای کاسته نشده است.یک نوع عزت و وقار خاصی در شماست که انسان را جذب میکند.
در اینترنت بودم گفتم عرض ارادتی بکنم.
برای شما و خانواده محترمتان آرزوی موفقیت میکنم.
یاعلی
سلام
خدا قوت. اگر اینطور که میگویید باشد خب بعد از مدتی ما دیگر مجبور نیستیم هر چرت و پرتی را بخوانیم آن وقت خریدن کتابهایی خوب اما با قیمت بالا ارزش داردو مخاطب هم نویسنده خوب را میشناسد ولی یک ای کاش باز هم باقی میماند و آن اینکه:
ای کاش نظرهای خوب راتو هوا بقاپندتا بعد از گذشت قرنی فیلهایشان و فیلهایمان یاد هندوستان نکند.
با سلام
راستش من خیلیها رو دیدم که یک هفته ای کتاب می نویسند و چاپ می کنند بیمه هم هستنددر حالیکه نه تحقیقی کرده اند و نه زحمتی کشیده اند و در حد خیلی ابتدایی می نویسند ولی آنها که عمری را صرف نوشتن تنها یک کتاب می کنند و استرس زیادی می کشند به خاطر غرورشان به دنبال اینگونه مسایل نیستند.
نویسنده باید ذهنش آزاد باشد تا بتواند بنویسد و یک جامعه را تغییر دهد.