شاید این مطالب برایتان مفید باشد
یک استاد فلسفه دانشگاه تهران، مغضوب ترین چهره جناح منتقدان دولت در ایران است. اصلاح طلبان، بیش از همه منتقدان خود، از او واهمه دارند. حتی علی اکبر هاشمی رفسنجانی، پر نفوذترین سیاستمدار ایرانی، به اندازه او دشمن ندارد.
در تمام تجمعات اعتراض آمیز دانشجویی شعارهایی علیه او شنیده می شود. تمام حرکات سازمان تحت امر او زیر ذره بین اصلاح طلبان است. کوچکترین تحرک این سازمان، با تندترین و درشت ترین تیترهای روزنامه اصلاح طلب مواجه می شود. تیترهایی که علیه علی جنتی، دبیر شورای نگهبان قانون اساسی هم، منتشر نشده است. با این حال قدرت واقعی او از سید محمد خاتمی، رییس جمهور اصلاح طلب ایران، بیشتر است.
مخالفان او، وی را به سیلویو برلونسکی، نخست وزیر و غول رسانه ای ایتالیا، و پنجمین مرد ثروتمند این کشور شبیه می دانند. اما علی لاریجانی تفاوتهای بسیاری با برلونسکی دارد.
او دارای درجه دکترا در رشته فلسفه است. همانگونه که محتوای بیشتر سخنرانی های او مسائل فلسفی هر حوزه است. لاریجانی استاد فلسفه دانشگاه تهران بوده است. کمی پیش از آن، او شاگرد و داماد مهمترین ایدئولوگ جمهوری اسلامی ایران، آیت الله شهید مرتضی مطهری، بوده است. کسی که رهبر فعلی ایران، آیت الله سید علی خامنه ای، افکار او را مبنای جمهوری اسلامی ایران معرفی کرده است.
علی لاریجانی همچون پدر زن خود، هیچگاه زندگی افراطی ای نداشته است. او اخلاق آرامی دارد و هرگز به صراحت، علیه سید محمد خاتمی و اصلاح طلبان سخن نگفته است. اما همین میانه روی اخلاقی به او فرصت داده تا اصلاح طلبان، طعم تلخ شکست را بارها از دست او بچشند.
علی لاریجانی همیشه به شخصه از ورود به دعواهای اصلاح طلبان و منتقدان آنان پرهیز کرده است. این رفتار او شبیه برادر روحانی اش، ؟؟صادق؟؟ لاریجانی است که هم اکنون بر صندلی فقهای شورای نگهبان قانون اساسی تکیه زده است. نهادی که شور و التهاب اصلاح طلبان در مجلس ششم شورای اسلامی برای تصویب طرحها و لایحه های جنجالی را بارها خنثی کرد
برادر دیگر علی لاریجانی، مرد خبرسازی میان منتقدان اصلاح طلبان بوده است. او هر چند سال یکبار، حرفهای تازه ای می زند و موجی رسانه ای را علیه خود ایجاد می کنند. گروهی از منتقدان دولت، او را از خود نمی پندارند.
محمد جواد اردشیر لاریجانی، هم اکنون معاون بین الملل قوه قضاییه است. سید محمود هاشمی شاهرودی رییس این قوه است که سخت مشغول توسعه قضایی و زیر و رو کردن ساختار قضایی ایران است. او اصلاحات قوه قضاییه را با هدف همسانی بیشتر با تعالیم اسلامی پیگیری می کند. نتیجه کارهای او، تخریب تمام سلولهای انفرادی در زندانهای ایران و تبدیل مجازات زندان بسیاری از جرمها به مجازات های جایگزین دیگر بوده است.
علی لاریجانی خویشاوند فدرتمند دیگری نیز دارد. احمد توکلی، سالهاست استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی تهران بوده است. او در چهار دوره پیش، رقیب سرسخت علی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران بود.
احمد توکلی هم، برخلاف پسر خاله آرام خود، در عرصه سیاست لهجه صریحی دارد. او علنا از فرزندان مسئولان ایرانی و پدیده «آقازاده ها» انتقاد می کند و حتی گاهی رفتار آنان را با شاهزادگان پهلوی مقایسه می کند. او یکی از پنج نماینده برجسته مردم در مجلس هفتم شورای اسلامی است.
اما هیچیک از اصلاح طلبان، علی لاریجانی را به خاطر این خویشاوندان قدرتمند محکوم نمی کند. حتی زندگی خصوصی او نیز نتوانسته انتقادی را به وجود بیاورد. تا به حال هیچ شایعه ای مبنی بر تخلفات مالی وی، یا ثروت اندوزی و اشرافی گری در بین مردم پخش نشده است. این زندگی خصوصی پاک، او را به رهبر ایران بسیار نزدیک ساخته است. کسی تا به حال درباره خانواده رهبر انقلاب شایعه ای اقتصادی نشنیده است.
فرزندان علی لاریجانی نیز، مانند فرزندان رهبر انقلاب، زندگی بی صدایی دارند. به عکس فرزندان هاشمی رفسنجانی که مناصب مهمی را در حکومت ایران به عهده داشته و دارند.
علی لاریجانی قدرتمندترین مرد ایران است. ده سال پیش که او مسئولیت سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را پذیرفت هیچ کس فکر نمی کرد که امروز با یک غول فرهنگی مواجه شود. اکنون تلویزیون ایران مقابل تمام رسانه های غرب ایستاده است.
این ایستادگی یک سالی است که به تهاجم منجر شده است. شبکه ماهواره ای «العالم» ایران، سال گذشته کابوس رسانه ای آمریکا در حمله به عراق بود. عراقیها حتی در سلمانی های خود، به تماشای «العالم» ایران می نشستند و خبرهایی را می شنیدند که سازمان علی لاریجانی برای آنها پخش می کرد.
شبکه «العالم» یکی از افتخارات ایرانی هاست. آنها فقط به پایگاه هسته ای نطنز خود نمی بالند. ساختار فوق مدرن العالم حتی از بی بی سی هم پیشرفته تر است. از هنگامی که خبری به دست خبرنگاران این شبکه برسد تا بینندگان آن را بر صفحه تلویزیون خود ببینند، تنها سه دقیقه طول می کشد. همه چیز در این شبکه دیجیتالی اداره می شود و تجهیزات آن، توسط خود ایرانی ها طراحی یا خریداری شده است. ابتدا قرار بود شرکت سونی ژاپن تجهیزات این شبکه را طراحی، نصب و راه اندازی کند.
هنگامی که علی لاریجانی سکاندار سازمان صدا و سیما شد، این کشتی در حال غرق شدن بود. ناخدای قبلی، محمد هاشمی رفسنجانی برادر رییس جمهور آن زمان، پس از یک تحقیق و تفحص شکننده، استعفا داد. در آن زمان، تلویزیون ایران حدود پانزده سال پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، هنوز دارای دو شبکه بود، امواج ماهواره ها در حال نزدیک شدن به ایران بود و شبکه های مخفی توزیع فیلمهای ویدئویی غیر مجاز بیداد می کردند. این دو شبکه ضعیف تلویزیونی هم، تنها ساعاتی از شبانه روز فعال بودند.
پس از ده سال، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، به ابرقدرتی تبدیل شده است که مسئولان عالی رتبه ایران، بسیاری از وظایف خود را بر عهده آن انداخته اند.
صدا و سیما هم اکنون پنج شبکه سراسری داخلی را در اختیار دارد. شبکه سوم برای جوانان برنامه های تفریحی و ورزشی پخش می کند. شبکه چهارم مخصوص نخبگان جامعه است. شبکه آموزش هم برای همه گروههای سنی ایرانی، برنامه های آموزشی پخش می کند.
بیش از ۱۵ شبکه تلویزیونی محلی نیز، در ۱۵ استان ایران، هم شهری های خود را سرگرم می کنند.
در کنار همه اینها، هفت شبکه بین المللی نیز متعلق به صدا و سیماست: شبکه خبر، جام جم ۱ تا ۳، سحر ۱ و۲ و العالم.
رادیوی ایران هم اکنون هفت شبکه سراسری داخلی و شش شبکه برون مرزی را در اختیار دارد. به این آمار، شبکه های رادیویی استانی نیز باید اضافه شود.
علی لاریجانی با همه مردم ایران سر و کار دارد. او برای کودکان، نوجوانان، جوانان (هفته نامه) و زنان مجلات سروش را منتشر می کند. در کنار این چهار نشریه، هفته نامه سروش هم به طور سنتی به برنامه های صدا و سیما می پردازد. سروش اندیشه هم به سراغ مباحث تئوریک می رود.
علی لاریجانی مردم ایران را خوب می شناسد. او در هیچ سخنرانی ای چنین ادعایی نکرده اما روزنامه «جام جم» او، مثل خود او بی سر و صدا، هم اکنون پرفروش ترین روزنامه ایران است.
اصلاح طلبان جام جم را تقلیدی از روزنامه سان (the sun) می دانند. اما این سان ایرانی، کاملا اخلاقی است. هیچیک از اصلاح طلبان نتوانسته است این تعداد خواننده را برای روزنامه خود دست و پا کند. حتی روزنامه «همشهری» نیز که افتخار اصلاح طلبان محسوب می شد، مدتها قبل از شکست آنان در دومین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا ـ که احیای این نهاد مدنی را هم افتخار خود می دانند ـ در رقابت با جام جم بازمانده بود و با کاهش شمارگان دست و پنجه نرم می کرد.
جام جم برعکس سان، به دنبال جنجال مطبوعاتی نبوده است. یک روزنامه با خلق و خویی آرام، که با زنان هنرپیشگان و ورزشکاران و هنرمندان مصاحبه می کند، برنامه های تلویزیون و رادیو را معرفی می کند و بخش مهمی را به حوادث اختصاص داده است.
صدا و سیما، هر سال قوی ترین مردان ایران را انتخاب می کند؛ به قهرمان قهرمانان ورزشی جایزه می دهد؛ از نخبگان و پیشکسوتان علمی و هنری، با عنوان «چهره های ماندگار» تقدیر می کند؛ برای اهل قلم بزرگداشت «آفرین روشنان» برگزار می کند و «جشن عاطفه ها» را با همکاری کمیته امداد آیت الله خمینی به راه می اندازد.
جامعه شناسی علی لاریجانی به حدی قوی است که عالی ترین مسئولان حکومت ایران، بسیج مردم برای شرکت در حساس ترین انتخابات طول تاریخ جمهوری اسلامی را، عملا به او سپردند. انتخاباتی که از ماهها قبل، از طرف «شیطان بزرگ»، مهمترین چالش مشروعیت نظام دینی ایران خوانده شده بود.
در حالی که لایه هایی از اصلاح طلبان، با رای ۲۲ میلیونی سید محمد خاتمی، انتخابات را برخلاف توصیه رهبر ایران، تحریم کرده بودند و قوه مجریه نیز، پس از استعفاها و ابراز ناراحتی های متعدد، حاضر به برگزاری انتخابات شده بود، علی لاریجانی با هوشمندی توانست شصت درصد مردم ایران را به پای صندوقهای رای بیاورد. او فیلمهایی را از ابتدای انقلاب پخش کرد که سالها در بایگانی صدا و سیما مانده بودند. مردم ایران بعد از بیست و پنج سال، چهره های خودشان را دیدند که با چه شور و التهابی از آزادی و تاسیس جمهوری اسلامی حمایت می کردند. بدین ترتیب دعوت مجدد جرج دبلیو بوش، برای تحریم انتخابات، با غیرت ایرانیان در افتاد. بعضی از منتقدان دولت می گویند کارشکنی های وزارت کشور، مشارکت هفتاد درصدی مردم را به این مقدار رساند.
علی لاریجانی همزمان با بسیج مردم، در سایه با اصلاح طلبان تندرو درگیر شده بود. تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، در اعتراض به فعالیت شورای نگهبان قانون اساسی تحصن کرده بودند. تحصنی که با زیرکی علی لاریجانی به ضرر آنان تمام شد.
لاریجانی سلاحهایی دارد که بسیاری از منتقدان دولت از آن بی بهره اند. او هنر را خوب می شناسد و از برندگی آن آگاه است.
تحصن نمایندگان تندروی مجلس هم با دو تیر خلاص هنری شکست خورد: عکسی از یکی از سران متحصنان که مقابل میزی پر از خوردنی و نوشیدنی نشسته، می خندد و یک برنامه طنز تلویزیونی.
چهره های خشمگین روزنامه های اصلاح طلب، پس از نمایش این برنامه طنز، نشانه کارایی این تیر خلاص بود.
علی لاریجانی نشان داده که حتی می تواند آینده جامعه را هوشمندانه پیش بینی کند. او سالها قبل، صدا و سیما را وارد عرصه سینما کرد و با تاسیس شرکت «سیما فیلم» به قطب بزرگی در سینمای ایران تبدیل شد. به گونه ای که یکی از فیلمهای ساخت این شرکت، بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر شناخته شد.
با دور شدن سینمای ایران از ارزشهای انقلابی و گذشته خود در دهه ۶۰، نتیجه دور اندیشی علی لاریجانی مشخص شد. تا آنجا که مدیر عامل و موسس سیما فیلم به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفت تا سینما را دوباره با مردم آشتی دهد.
علی لاریجانی هنگام مدیریت انتشارات امیرکبیر هم چنین دوراندیشی ای از خود نشان داده بود. در آن زمان او مشکل اصلی ناشران مسلمان را نظام توزیع کتاب دانسته بود و دست به تاسیس شرکتی برای پخش کتابهای ناشران مسلمان زد. هرچند که مدیران بعدی در آن سالها، اهمیت کار او را نفهمیدند و مسیر این شرکت از راه اصلی دور شد. پس از سالها، هنوز ناشران مسلمان از نظام توزیع نامناسب کتابهایشان شکایت می کنند.
لاریجانی در صدا وسیما، انتشارات سروش را تقویت کرد تا در اینجا هم، نشر کتاب را فراموش نکند.
اکنون اصلاح طلبان برای رفتن علی لاریجانی از صدا و سیما روزشماری می کنند. رهبر انقلاب اسلامی ایران، آیت الله خامنه ای، در پیام خود به مناسبت سال نو خورشیدی به مسئولان حکومت یادآوری کرده اند که بسیاری از آنان امسال به پایان دوره مسئولیت خود می رسند و باید به مردم پاسخگو باشند. در آن پیام، رهبر ایران از تعدادی از دستگاهها صریحا نامبرده اند اما آشکارا به سازمان صدا و سیما اشاره ای نکرده اند. همین نکته اصلاح طلبان را در بیم و امید فرو برده است. ادامه حضور علی لاریجانی در صدا و سیما، شکست حتمی آنان را در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ تضمین خواهد کرد اما رفتن او از صدا و سیما ممکن است حداقل نقش پررنگ صدا و سیما در ساماندهی افکار عمومی را کم رنگ کند.
از سوی دیگر اصلاح طلبان از این می ترسند که خروج لاریجانی از صدا و سیما به معنای نامزدی او برای ریاست جمهوری باشد.
موفقیتهای او در صدا و سیما، برگ برنده او در انتخابات است. او در حالی این پیروزیها را به دست آورده که در چهار سال گذشته، اصلاح طلبان مجلس ششم، بودجه سازمان او را تا پایین ترین حد ممکن کم کرده اند و همان اندک باقی مانده را نیز، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، به موقع پرداخت نکرده است.
علی لاریجانی دوست داران زیادی میان نخبگان دارد. در این سالها نویسندگان، شاعران، کارگردانان، بازیگران و اندیشمندان بسیاری از نزدیک او را دیده اند. در صورت نامزدی او در انتخابات ریاست جمهوری، علی لاریجانی تنها کسی خواهد بود که بیشترین حمایت نخبگان را از خود خواهد داشت.
همه این نکات دست به دست هم داده تا بیم و امید اصلاح طلبان پایانی نداشته باشد.
سلام. مطلب خوب و قشنگی است. دستت درد نکنه. داری قدم جای پای بابا می زاری.موفق باشی
مطلب عالی بود خیلی خوشحالم که هنوز هم کسی پیدا میشود که قدر کار خوب را بداند و برعکس انهایی که همیشه نیمه خالی لیوانرا می بینند مرتب نابسامانیها را گوشزد نکند
من تشکر می کنم از شناخت خوب شمااز دکترلاریجانی من معتقدم اوجزءمعدودنفراتی است که زبان دیپلماسی درایران میداند