نگاهی به تجمع اخیر دانشجویان بسیجی در دانشگاه تهران
روز سه شنبه، ۲۸/۸/۸۱، بیش از پنج هزار نفر از دانشجویان بسیجی، با شرکت در تجمعی پرشور، آمادگی خود را برای اجرای فرامین رهبری اعلام کردند. این تجمع، که «انتظار محرم» نام داشت، در واقع به عنوان اعتراض آنان نسبت به تحرکات مافیای قدرت و ثروت و آشوب طلبی های آنان در محیطهای دانشگاهی، برگزار شد.
حضور گسترده دانشجویان در این تجمع، در میان همه تجمع هایی که در دو هفته اخیر برگزار شده است، بی سابقه بود. چرا که از نظر تعداد دانشجویان شرکت کننده در تجمعات دانشجویی، بعد از این تجمع، تجمع دانشگاه صنعتی شریف (دو شنبه ۲۷/۸/۸۱) قرار داشت که با حضور تقریبا سه هزار دانشجو برگزار شد. هر چند که آن تجمع هم، به کمک تعطیلی رسمی کلاس ها توسط بعضی مسؤولان دانشگاه ها، و در اختیار گذاشتن امکانات حمل و نقل گسترده به انجمن های اسلامی، به این تعداد رسید. ضمن اینکه دست کم هزار نفر از این حدود سه هزار نفر دانشجو، کسانی بودند که به عنوان «منتقد» حضور یافته بودند.
به بیان دیگر، تشکلهای دانشجویی دیگر، با استفاده از همه امکانات دولتی و حمایت های معنوی و مادی بعضی مسؤولان، تنها توانسته بودند دو هزار نفر را، اعم از هوادار و تماشاچی، به دور خود جمع کنند.
اما تجمع «انتظار محرم» دانشجویان بسیجی، از نقطه نظر دیگری هم بسیار مهم بود. در روزهای قبل از این تجمع، پدیده جدیدی در اعتراضات دانشجویی دیده شده بود که تحلیل های بحران سازان و افراد پشت پرده این جریانات را، کاملا به هم ریخت و محاسبات آنان را نقش بر آب کرد.
این پدیده جدید و بسیار مهم، حضور دانشجویان «منتقد» در تجمعات آنان بود. این حضور گسترده دانشجویان منتقد، به واقع نفس آشوب طلبان را برید. به گونه ای که در تجمع دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی (یک شنبه ۲۷/۸/۸۱)، به دنبال اعتراض گسترده دانشجویان منتقد نسبت به اهانت های آنان و خروج از عقلانیت و خردورزی، عناصر هتاک و آشوب طلب مجبور شدند تریبون را ترک کنند و مراسم را به دست منتقدان بسپارند.
همین پدیده، روز بعد هم پیش آمد؛ اما این بار در مقیاسی وسیعتر. عناصر بحران ساز، که تجربه تلخ دانشگاه علامه طباطبایی را در خاطره داشتند سعی کردند که با بسیج همه امکانات خود، تمام هوادارانشان را در دانشگاه شریف جمع کنند. آنها حتی پا را از این فراتر نهادند و با اعلام اینکه «تجمع شریف، تنها با شرکت دانشجویان آن دانشگاه، برگزار می شود» کوشیدند حضور دانشجویان منتقد را، کم رنگ سازند. اما نتیجه، مخالف محاسبات آنان درآمد. چرا که حضور دانشجویان منتقد، در دانشگاه شریف، نه تنها پر شورتر از تجمع دانشگاه علامه بود بلکه آنان منسجم تر و هماهنگ تر هم شده بودند. بدین گونه فرصت هتاکی از بسیاری از فرصت طلبان گرفته شد و برگزار کنندگان مراسم، تنها توانستند با پایان پیش از موعد تجمع و خروج سریع از سالن، جلوی رسوایی بیشتر خود را بگیرند.
اما در تجمع دانشجویان بسیجی در دانشگاه تهران، خبری از پدیده دانشجویان «منتقد» نبود. بلکه تمام شرکت کنندگان در مراسم، یک دل و یک صدا خواهان «تحقق عدالت» و «رفع فقر و فساد و تبعیض» شدند. آنان، ضمن ابراز انزجار از اهانت نسبت به مقدسات اسلامی، اعلام کردند که «بحران طلبی» های اخیر، در محیطهای علمی و دانشگاهی، در واقع مانور کرکس های اقتصادی و سیاسی است که می کوشند با انحراف اذهان مردم، از مساله اصلی کشور، مساله «عدالت»، خود را از بازخواست ملت و افکار عمومی دور نگهدارند و قوه قضاییه را از پیگیری قدرتمندانه مفسدان اقتصادی و سیاسی، باز دارند.
در واقع، تجمع روز سه شنبه دانشگاه تهران، یک «نه» بزرگ و عملی به آشوب طلبان بود. چرا که نشان داد اکثریت جامعه دانشجویی، خواسته هایی دیگر و مهمتر، نسبت به آزادی یک متهم یا بازگشایی یک روزنامه دارد.
خاتمه کلام اینکه این اتفاق میمون، بازتاب های مختلفی را در جامعه ایجاد کرد که پرداختن به همه آنها، فرصت دیگری می طلبد. اما به عنوان نمونه، آقای کروبی، رییس مجلس شورای اسلامی، روز چهار شنبه، در نطق پیش از دستور خود، خطاب به بسیجیان گفت: «بسیجیان برای حفظ نظام, انقلاب و کشور تلاش کنند و در عین سیاسـی بـودن, وارد دسته بندیهای سیاسی نشوند.»