شاید این مطالب برایتان مفید باشد
در این ده روزی که از تشرف فقیر به سفر عمره می‌گذرد، شاهد سه رفتار ناهمگون با تصویر ذهنی‌ام از دکتر احمدی‌نژاد بوده‌ام که آزرده‌ام ساخته. از سوی دیگر، می‌بینم که برخی از دوستان دانشجویم که برچسب «احمدی‌نژادی» بودن خورده‌اند؛ آرمان خواهی دانشجویی‌شان را از یاد برده‌اند و سخت دولتی شده‌اند. انگار که تارهای مصلحت، آرمانهایشان را زندانی خود کرده است.
به زعم فقیر، در این ده روز، رییس جمهور چند رفتار ناصواب و غلط انجام دادند که نه جای توجیه دارد و نه دفاع:
۱ـ رییس جمهور برای رای آوردن وزیر پیشنهادی کشور، از حضرت آقا خرج نمودند. در حالی که مهمترین اتهام طرفداران رییس جمهور به طیف طرفدار آقای زاکانی و دیگر اصولگرایان، نقل قول‌های گاه و بیگاه آنان از حضرت آقا بود. (احسان صالحی هم با کلی شرم و خجالت و … به این اشتباه، اعتراض نموده.)
۲ـ رییس جمهور برای دفاع از موضع بی‌ربط و بی‌خردانه آقای مشایی درخصوص دوستی با ملت اسرائیل، جملاتی را بر زبان آوردند که به هیچ وجه قابل قبول نیست. ایشان در جمع سفیران گفتند: «دلسوز همه بشریت حتی مردم آمریکا و بدبخت هایی که با سراب واهی به سرزمین های اشغالی روانه شده اند، هستیم.» بدین‌ترتیب، غاصبان اسرائیلی، بدبختهای فریب خورده دانسته شدند و …. بگذریم که این بار هم رییس جمهور با طناب آقای مشایی به چاه رفتند.
۳ـ رییس جمهور در مراسم معارفه آقای کردان، به شکل غیرمستقیم، مساله مدرک دکترای جعلی آقای کردان را بی‌اهمیت اعلام کردند و گفتند: «البته همیشه پشت سر افرادی که کار می‌کنند حرفهای بسیاری است و یادم هست که یکبار به بنده گفتند که فوق لیسانس آقای هاشمی قلابی است که برای من نیز جالب بود که وقتی با ایشان آشنا شدم تنها چیزی که برایمان مهم نبود همین کاغذ پاره‌ها بود.» این بار هم رییس جمهور جرم استفاده از سند مجعول را ـ اگر جعل سند توسط دیگران رخ داده باشد ـ با مغالطه‌ای ناشایست، بی‌اهمیت خواندند.
۴ـ علی‌رغم پیگیریهای سایت الف و بروز شبهات جدی در خصوص اصالت مدرک آقای کردان، نه تنها دستوری برای بررسی این شبهه صادر نفرمودند بلکه در اقدامی معنادار، برای آقای کردان حکم وزارت صادر نمودند. در حالی که براساس سیره عقلا، احتیاط در مواضع شبهه، شرط عقل است.
———————
برای برخی دوستان احمدی‌نژادی‌ام که این روزها یا خجالت می‌کشند حرف دلشان را بزنند و یا ترجیح می‌دهند سکوت کنند، متاسفم.
در همین رابطه نوشته‌اند:
ـ آقای رئیس جمهور با طناب رحیم مشایی داخل چاه نروید (حمید اسدی: تلنگر)
ـ مستر مشایی ما به تو افتخار نمی‌کنیم (احسان آیتی: فصل انتظار)
ـ حجت را چه کسانی بر احمدی نژاد تمام می کنند؟ (حسن حیدری باقرآبادی: روایتی دیگر)
ـ آقای رئیس جمهور ، اسفندیار رحیم مشایی نمی تواند (کوشالی)
ـ آقای مشایی – استعفا استعفا (علیرضا مجیدزاده: رجایی زمان)
اسوه ی اصولگرایی در محاصره ی کوتوله های سیاسی (فرزین کیانی: کافه اندیشه)
ایا علی کردان از محبوبیت احمدی نژاد می کاهد؟ (نقی مختاری: در انتظار موعود)
سلام
ای کاش این پست را نمی نوشتید.. چون از ادامه ماجراها خبر ندارید.. (من کار به بقیه ندارم، نظر خودم رو می گم)
اول اینکه آنچه دکتر گفته تصحیح تهمتی بوده که به افراد زده شده و شما که نمی خواستید ایشان در برابر دروغ های گفته شده موضع نگیرند؟ آنچه گفته شده تصحیح یک دروغ بوده که نگفتنش گناهی دیگر داشته
دوم اینکه من کاری به مشائی ندارم اما نمی فهمم مشکل این حرف چیست؟ مگر دستور دین ما نسبت به هدایت گمراهان چیز دیگری است.. داستان آن مردی که در میان جنگ با امیرالمومنین از او سوالی کرد و یاران می خواسنتد او را بکشند ولی امام با دلسوزی به پاسخ می دهد را مطمئنا شنیده‌اید
سوم اینکه با شما موافقم اما فکر می کنم این حرف در زمانی بود که هنوز جعلی بودن مدرک اثبات نشده بود
چهارم اینکه من خجالت نمی کشم… اما صبر می کنم… در برابر تحریف اصلی هم سکوت نمی کنم
یا علی
Salam. Man ham ba shoma kamelan movafegham.Ma dustihamun bar mabnaie USULGARAEI bana shode va ba kasi ham taarof nadarim…
این نوشته را هم اضافه کنید
http://www.naghimokhtari.blogfa.com/post-31.aspx
شاید علت حمایت شخص احمدی نژاد از مشایی را باید در نوعی عقیده و ارادت شخصی جست و جو کرد؛ همان عقیده ای که خود شما یک بار به نقل از یکی از نزدیکان احمدی نژاد برای من نقل کردید.
من احمدی نژاد را به خاطر اندیشه احمدی نژادی او دوست دارم، و معتقدم که خصوصا در مسند اجراانسان ها را نمی توان جایز الخطا دانست.
به نظر من معیار قضاوت در مورد افراد بیشتر اندیشه ها هستند و نه رفتار بعضا متناقض آنها.
مواظب شعار عبور از احمدی نژاد باشیم؛ نکند برای ما نسخه پیچیده باشند!
شاید به کسی مثل احمدی نژاد باید حداقل یکبار فرصت اشتباه را بدهیم.
هزار و یک اشتباه [درباره اظهارات مشایی]
روزنامه رسالت-۲۸ مرداد۸۷
اظهارات نسنجیده اخیر آقای مشایی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در خصوص (دوستی با مردم اسرائیل) و تاکید بر (تکرار هزار باره و افتخار بر آن) مرا به یاد جمله زیبا ابن سینا فیلسوف بزرگ و شهیر ایران زمین انداخت: ( اگر کسی یک اشتباه بکند و هزار دلیل برای پوشاندن آن بیاورد اشتباهش می‌شود هزارو یکی.)
برخی اظهارنظرها در جو اسلامی و انقلابی جامعه ما با عنایت به رشد فکری و فرهنگی و بصیرت و آگاهی سیاسی افراد وآحاد از هر کسی بعید به نظر می‌رسد و از مسئولین نظام مبارک اسلامی بعیدتر. چنین به نظر می‌رسد این اظهار نظر آقای مشایی ابتدا به ساکن در راستای تبلیغ و اطلاع‌رسانی به منظور انجام وظایف خطیر و مهم ایشان یعنی تبیین میراث فرهنگی و جلب و جذب گردشگر که در ارزش واهمیت آن در زمینه آشنایی گردشگران با میراث فرهنگی و ایده‌های مقدس نظام اسلامی وهمچنین کسب منافع و سود سرشار آن به لحاظ اقتصادی بر احدی پوشیده نیست صورت گرفته است و اما به تبعات منفی و آثار مخرب آن حداقل در آن لحظه (مصاحبه) اندیشه نشده است و تعجب‌آور اینکه وقتی اظهارات ایشان از طریق رسانه‌ها و مطبوعات به گوش مردم دلسوز، فهیم ، بصیر،انقلابی و مسئولین آگاه و شجاع رسید و واکنش‌های لازم در مطبوعات به سمع ونظر این عزیز ارائه شد و ادله و دلایل روشن و مبتنی بر علم وعقل ارائه گردید، عقل (این پیامبر درونی) حکم می‌کند که ایشان اشتباه خود را بپذیرد و با صدای بلند و بدون هیچ ابایی بگوید اشتباه کردم، مردم عفو بفرمایید.
ولی تاکید بر( تکرار هزارباره و افتخار بر آن) و به جای گوش دادن به حکم عقل و عقلانیت احساسی سخن گفتن تناسبی با شان و منزلت این عزیز نداشت و مصداق هزار عذر بدتر از اشتباه و گناهی است که یک اشتباه او می‌شود هزار و یک اشتباه. چرا که این اظهار نظر تناقض آشکاری با مبانی اعتقادی و آ‌موزه‌های ارزشمند دینی این نظام و مردم پایبند به آن دارد و بیان و تکرار آن مبانی نظام را با چالش‌ها و تبعات منفی فراوان روبه‌رو می‌سازد.
حاصل کلام اینکه:
۱- برادر عزیز اظهارنظر شما با دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام(ره) تناقض دارد زیرا ایشان معتقد بودند که تمامی یهودیان ساکن سرزمین‌های اشغالی درحکم سربازان رژیم غاصب صهیونیستی به شمار می‌آیند و مواجهه با آنان مشروع است (پس دوستی با آنها جایز و مباح نیست)
۲- برادر عزیز اظهار نظر شما با فرمایشات رهبر آگاه و دلسوز نظام اسلامی که می‌فرمایند ملت اسرائیل جعلی، دروغین، غاصب و بی هویت است تناقض دارد. (دوستی با چنین ملت و جماعتی جایز و مباح نیست.)
۳- برادر عزیز، رئیس جمهور محترم (که شما معاون ایشان هستید و باید شباهت فکری و اعتقادی به ایشان داشته باشید) معتقد است که اسرائیل غاصب است و باید از بین برود (پس بقا و دوستی برای آن متصور نمی‌باشد.)
۴- برادر عزیز جماعتی که از اقصی‌نقاط دنیا نظیر اوکراین، قزاقستان، گرجستان و یا اتریش ، آلمان و سایرکشورهای اروپایی و آمریکایی به آنجا مهاجرت کرده‌اند قبل از هر چیز مبانی فکری و اعتقادی رژیم صهیونیستی که مبتنی بر قتل، غارتتجاوز و برتری نژادی است را پذیرفته و سپس به آنجا مهاجرت کرده‌اند . آیا دوستی با این جماعت جایز و مباح است؟ آیا مردم اسلامی ایران می‌توانند با اشغالگران و متجاوزانی که طی ۶۰ سال گذشته خون مسلمانان را ریخته و بر جان و مال و ناموس آنان تجاوز کرده‌اند طرح دوستی بریزد؟
۵- برادر عزیز ملاک دوست بودن و دوست گرفتن چه به لحاظ فردی و چه به لحاظ اجتماعی چیست؟ معمولا ملاک و معیارهای دوستی از این قبیل‌اند:
– دوست باید با دوست سنخیت در افکار، اندیشه و باورها داشته باشد. مردم ما با اشغالگران متجاوز و خونریز هیچ سنخیتی ندارند.
– دوست باید خیرخواه و دلسوز دوست باشد. آیا مردم اسرائیل خیرخواه و دلسوز مسلمین و مردم ایران اسلامی هستند؟
– دوست باید در دوست خود یک سری کمالات و ارزش‌های والاتر و بالاتر را ببیند تا تمایل به دوستی در او ایجاد شود. مردم ما چه کمالات و ارزش‌هایی را در صهیونیست‌ها سراغ دارند ؟
– دوست باید با اعمال و رفتار خود دوستی و صمیمیت خود را ثابت کند و در خشنودی او خشنود و برغم او غمگین باشد. آیا رابطه دوستی مردم ما با مردم غاصب اسرائیل چنین است ؟ هرگز.
در پایان اصلا ما چه نیازی به این دوستی داریم؟ تبلیغ فرهنگ غنی اسلامی وایرانی و جلب گردشگر و برخورداری از آثار و فواید آن امری بسیار شایسته است و خداپسندانه که سازوکار خاص خود را می‌طلبد. برقراری این گونه ارتباط فروختن( گوهر عزت نظام) که ثمره خون شهیدان و مجاهدت مجاهدان است به ثمن بخس نیست؟ برادر عزیز بدانید وهمگان بدانند که تا وارثان شهیدان وایثارگران وعلما و دانشمندان فرهیخته در این کشور زنده‌اند نظام مقدس اسلامی از این گونه اشتباهات وانحرافات مصون و محفوظ خواهد بود.
ان‌شاءالله
http://www.shahabnews.com/vdcf.0dviw6dytgiaw.html
علی جوادی- مدرس دانشگاه
به گزارش “جهان” به نقل از شیعه آنلاین، جمعی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از قرارگاه سازندگی نجف اشرف با حجهالاسلام و المسلمین محمدجواد فاضل لنکرانی دیدار کردند.
ایشان در این دیدار ضمن خوش آمدگویی به حضار و تبریک میلاد با سعادت حضرت بقیه الله الاعظم(عج) با قرائت آیه شریفه « لیس البران تولوا و جوهکم قبل المشرق و المغرب ولکن البرمن آمن بالله و الیوم الاخر و الملائکه والکتاب والنبین و آتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتامی والمساکین … گفت: این آیه شریفه از جامع ترین آیاتی است که در آن نیکی های اعتقادی و عملی و اخلاقی بیان شده است. این سوال برای بسیاری از افراد مطرح است که چه کار کنیم تا نزد خداوند متعال در این آیه شریفه در پاسخ به نصاری و یهود که می گفتند انسان های خوب ما هستیم که به طرف مغرب و مشرق عبادت می کنیم می فرمایند: ملاک خوبی انسان این نیست که به کدام سمت عبادت می کند بلکه ملاک نیکی; ایمان به خدا روز قیامت ملائکه الهی انبیا و قرآن است. ایمان به قرآن ایمان به همه کتب الهی است. این ها ملاک نیکی و براعتقادی است.
سپس به بیان نیکی در مقام عمل می پردازد و می فرماید: مال خود را به نزدیکان (ذوی القربای پیامبر) فقرا و یتیمان انفاق می کنند ونماز را اقامه کرده. زکات پرداخته و به عهد خود وفا می کنند.
این آیه یکی از شش آیه ای است که در باب خمس به آن استناد می شود. در مرحله آخر به بر اخلاقی اشاره می فرمایند: و کسانی که در سختی ها و مشکلات زندگی صبر را پیشه خود می سازند این ها افراد صادق و متقی و با تقوا هستند. (آیه ۱۷۷ سوره بقره ) روایت خیلی خوبی از پیامبر اکرم(ص) در ذیل آیه شریفه وارد شده که حضرت فرمودند: کسی که عمل به این آیه کند ایمانش کامل شده است . ما اگر بخواهیم ایمانمان کامل باشد باید بتوانیم به این آیه عمل کنیم . برای تشخیص نیکی و نیکان باید این آیه را بفهمیم و طبق آن عمل کنیم .
ما از آیه شریفه چند نکته استفاده می نماییم . با توجه به این آیه و نیز آیه مبارکه « انماالمومنون اخوه » می فهمیم ملاک در اخوت و برادری همین مواردی است که آیه ذکر فرموده است . ما با کسانی که ایمان به خدا قیامت انبیا و قرآن دارند برادر هستیم . اما نسبت به کسانی که ایمان به خدا و انبیا الهی و قرآن ندارند خدا هیچ وقت نمی گوید برادر هستید. ما با این افراد هیچگاه احساس ارتباط اخوت و برادری نمی کنیم . ایمان به کتاب معنایش ایمان به هر آن چیزی است که در قرآن آمده است نه آنکه فقط بگوییم قرآن را خدا فرستاده است . در قرآن وقتی مسئله دین مطرح می شود می فرماید : دین قبول خدا اسلام است . (ان الدین عندالله الاسلام ) البته محدوده آن را فقط به دین پیامبر آخرالزمان منحصر نمی کند چون حقیقت و باطن همه ادیان الهی اسلام است . آنها که تسلیم واقعی خدا هستند افرادی هستند که مورد قبول خداوندند. ما نمی توانیم از نظر اعتقادات روایات و معارف دینی که در اختیار ما قرار داده شده به هیچ وجه بگوئیم بین یک مسلمان و یهودی برادری وجود دارد. کدام عالم دینی و کسی که آشنای به معارف و حقایق دینی باشد می تواند بگویید بین یک مسلمان و یهودی اخوت وجود دارد با بین یک مسلمان و مسیحی اخوت وجود دارد دایره برادری محدود به همین مواردی است که از آیه شریفه استفاده می کنیم . محدوده ارزش ها و ملاک های واقعی در نزد خدا در این نهفته شده است . دایره منتظران واقعی بر مبنای همین آیه شریفه است.
اگر از ما سئوال کنند منتظر واقعی چه کسی است می گوئیم افرادی که این آیه بیان فرموده است . در این آیه خداوند کاملا ابعاد و چارچوب بر و نیکی را بیان و روشن می فرمایند. ما هیچ گاه نمی توانیم بگوئیم چون دیگری به حسب ظاهر انسان است با ما برادر است . اخوت و برادری که ملاک قرآنی دارد و آثاری نیز بر آن مترتب است همین است که آیه می فرماید. از آثار برادری آن است که افراد توجه به همدیگر داشته باشند و محبت به هم بنمایند و مشکلات یکدیگر را حل نمایند اگر چنان چه به یک فرد مسلمان ظلم شود برادرش احساس کند که این ظلم به خود او شده است . اینکه فرموده «انماالمومنون اخوه» و برادری را در ایمان منحصر کرده است معنایش همین است که برادری از دایره ایمان بیرون نمی رود و ما نمی توانیم از این دایره تجاوز کنیم .
حال اگر انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب ارزشی جلوه کرده است و امام راحل ما با فداکاری های مردم و تاسی به قیام حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و با امید به ظهور حضرت حجت(عج) این انقلاب را بوجود آوردند. این انقلاب متکی به همین پایه های ارزشی است که در متون دین ما وجود دارد. امام (ره) که یک مکتب جدید با خود نیاوردند. همین متون و معارف دینی را احیا فرمودند و به صحنه عمل آوردند و ارزش ها را در جامعه زنده کردند. قبل از انقلاب مسلمان ها ارزش خود را در این می دیدند که نمازی بخوانند روزه ای بگیرند خمس و زکاتی بدهند و حجی هم بروند و اسلام را در همین حد خلاصه می کردند. اما امام آمدند و حقایقی از دین را احیا کردند.
مسئله ظلم ستیزی در مقابل ظالم و عدم تحمل ظلم را تاکید فرموند. لازم است بر همه ما که انقلاب و منشا عظیم معنوی آن را که در قرآن و سنت است بشناسیم . برهمین اساس امام یکی از مهمترین آرمان های انقلاب ما را محو اسرائیل بیان فرمودند. شاید عمر این کلام امام به پنجاه سال برسد از همان سال .۴۲ این فقط به عنوان یک شعار سیاسی محض مطرح نبود بلکه به عنوان آرمانی که ریشه قرآنی دارد و قرآن ما را مکلف به آن کرده مطرح شده است . چرا که باید در مقابل کسانی که ظلم کرده و تعدی به حقوق دیگران کرده اند قیام کرد.
لذا امام راحل ظاهرا قبل از سال ۴۲ وقتی به یزد تشریف برده بودند در کتابخانه وزیر این یادداشت را مرقوم فرموده بودند که «انما اعظکم بواحده ان تقوموا الله مثنی و فرادی» برای خدا قیام کنید در مقابل ظالمین .
حال اگر چنین حرفی زده شود که بین ملت ایران و اسرائیل چه فرقی وجود دارد ما همانطور که ملت ایران را دوست داریم ملت اسرائیل را هم دوست داریم . این کشف از آن می کند که پایه های اعتقادی چنین گوینده ای ضعیف است . و کسانیکه چنین افکاری دارند باید تجدیدنظر در مسائل اعتقادی شان بکنند. این افراد ماهیت انقلاب برایشان روشن نشده و باید در فهم و در کشان نسبت به انقلاب تجدیدنظر بکنند اگر از یک جوانی که حتی امام را هم درک نکرده اما یک مقداری با افکار امام آشنا باشد بپرسیم به نظر شما مردم فلسطین با مردم اسرائیل یکی هستند خواهد گفت : هرگز چنین نیست . چه کسی می تواند بگوید مردمی که از اطراف دنیا با پول و تطمیع و وعده و وعیدها جمع شده اند و آمدند سرزمینی را اشغال کرده اند مااینهارا دوست داریم . کسیکه این حرف را می زند باید بین ظالم و مظلوم و حق و باطل فرقی قائل نباشد. یعنی نمی فهمد ظالم کیست و مظلوم کیست . حق چیست و باطل چیست .
البته مردم و جوانان ما به خوبی می فهمند که این افکار افکار باطلی است و ناشی از جهالت یا غرور گوینده آن است و ما امیدواریم حرفهایی که این روزها زده شده روی مبنای جهالت باشد. اما گاهی ناشی از غرور است . یک انسان پیش خودش فکر می کند که تقربش به خدا در جامعه بیش از همه است . یا فکر می کند همه چیز را خودش می فهمد. اتفاقا این مهمترین دلیل بر اشتباه اوست کسیکه فکر می کند اعقل مردم است همین خیال دلیل است که او اضعف مردم از نظر عقل است . انسانیکه چیز فهم است روز بروز دایره مجهولات برایش بیشتر می شود هرچه جلوتر می رود می بیند مجهولاتش از معلوماتش خیلی بیشتر است .
ما خیلی تاسف می خوریم که سی سال از انقلاب ما می گذرد و یک شعار بسیار محکم که توسط امام رضوان الله علیه مطرح شده و رهبر معظم انقلاب نیز خیلی قوی تر و محکم تر آنرا دنبال می کنند و ملتهای بیدار که در راس شان ملت ایران است آنرا قویتر دنبال می کنند آنگاه یک فردی پیدا می شود و طوری حرف می زند که اول کسانیکه از آن استقبال می کنند رسانه های صهیونیستی است . خود این آدم نباید بفهمد مطلبی که رسانه های صهیونیستی از آن استقبال می کنند چیست آنها هفتاد سال است که می خواهند خود را به عنوان یک ملت به دنیا تحمل بکنند آنوقت شما با این حرف تان آن را تقویت می کنید. می گوئید ما ملت اسرائیل را دوست داریم و به خیال خود خیلی هم شجاعت به خرج داده و می گویید من از کسی هم وحشت ندارم و این حرف را می زنم . خیلی از جاهلان هستند که حرف خود را می زنند و از کسی هم وحشت ندارند.
اتفاقا آدم عاقل باید وحشت داشته باشد که حرفش درست هست یانیست . کسیکه همینطور بی مهابا می گوید من وحشت ندارم این ناشی از عدم علم اوست .
در آستانه ولادت امام زمان علیه السلام باید حقیقت دین و قرآن را بهتر بشناسیم . اگر از من بپرسند عارف ترین مردم به امام زمان (عج ) در زمان ما کیست در درجه اول خواهم گفت امام رضوان الله علیه . بدون آنکه ادعاهای خرافی و واهی رویت و ملاقات با امام زمان علیه السلام را داشته باشد تمام وجودش را مسئول در مقابل و محضر امام زمان می دید و براساس آنچه که قرآن تبیین کرده بود حرکت می کرد. نه کم و نه زیاد. واگر از ایشان سوال می کردی که آیا با حضرت ارتباط دارید شدیدا برخورد می کرد. من یادم هست یک وقت جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای قرائتی در همین جا خدمت والد راحل(ره) آمدند و والد ما بشدت اظهار نگرانی و ناراحتی کردند از اینکه دارد مدعیان دروغین ارتباط با امام زمان پیدا می شود. اینها دین و افکار مردم را در جامعه منحرف می کنند. ما روایات معتبر داریم که هیچ کس از زمان ظهور اطلاع ندارد. بلکه زمینه سازی برای ظهور باید بشود اما اینکه چه زمانی ظهور صورت می گیرد معلوم نیست یکسال . دو سال صد سال یا بیشتر. آیا بشر صد سال پیش می توانست وضع بشر امروز را با این همه پیشرفت درک بکند بشکر صد سال پیش خود را افراد بسیار فوق العاده نسبت به صد سال قبل خود قلمداد می کردند. حال بشر امروز کجا می تواند درک کند که بشر صد سال آینده کی هست و چه می کند. چه قدرت فکری علمی و روحی در اختیار آنها قرار خواهد داشت و شاید از این صد سال ها متعدد نیاز باشد.
حالا افرادی پیدا می شوند می گویند یکسال دیگر یک ماه دیگر دو روز دیگر ظهور صورت می گیرد. خیلی باید مراقب این افکار باشیم . یکی از حرفهای باطل که این روزها زده شده این است که ذکر ایران عبادت است . ذکر ایران چه ربطی به عبادت دارد. این کج فهمی از مسائل دینی است . اگر مقصود آن است که ایران چون اسلامی است از این جهت توجه به این عنوان ثواب دارد باید دانست که هر طلبه مبتدی می داند که بین ثواب و عبادت تفاوت زیاد است . آیا همان طور که ذکر علی عبادت است می توان گفت که ذکر ایران نیز عبادت است این چه تصرف جاهلانه ای است که در مسائل دینی می شود.
و متاسفانه این حرفها منتشر می شود و روحانیت بایستی بدون حب و بغض های سیاسی با این افکار غیرصحیح و باطل برخورد کنند. اگر در پاسخگویی به این افکار ناصحیح حب و بغض سیاسی وجود داشته باشد ضررش از خود آن افکار بیشتر خواهد بود. روحانیت انقلابی که می بیند افکار پنجاه شصت ساله امام را با ظواهر فریبنده تغییر می دهند. الان به این شکل تغییر می دهند و سال بعد خواهند گفت ما خود دولت اسرائیل را هم دوست داریم . دولت هم بالاخره جز همان ملت هستند دیگر.
به فرمایش امام کسانیکه به کمک دولت اسرائیل آمده اند از سربازان اسرائیل هستند از مراجع ما سئوال می کردند که در عملیاتهای استشهادی گاه مردم اسرائیل هم از بین می روند می فرمودند جایز است و مانع ندارد. مطلبی که الان بذهنم آمد آن است که رهبر معظم انقلاب در ۲۲ بهمن فرمودند وصیت نامه امام را با دقت بخوانید و جز برنامه های درسی قراردهید . این وصیت نامه محصول عمر یک فقیه فیلسوف عارف و مفسر قرآن و سیاستمدار بی نظیر دوران است .
ما انتظار داریم از کسانیکه تریبون در اختیارشان هست و صدایشان به خیلی جاها می رسد بدانند که در مقابل حرفهایشان مسئولیت دارند و این مسئولیت کم چیزی نیست . من در برابر شما که پنجاه نفر هستید. یک مسئولیت دارم و اگر جمعیت پنجاه میلیون باشد مسئولیت بهمان مقدار سنگین تر است . فکر می کنیم سخن گفتن آسان است و در قیامت از انسان بازخواست نمی شود.
امیدواریم خداوند تبارک و تعالی معرفت ما را نسبت به اصل امامت و نسبت به این امام حی و غائب که نظاره گر اعمال ماست بیشتر بگرداند. خداوند همه ما را از منتظرین واقعی آن حضرت قرار دهد و این انقلاب را روز بروز مستحکم تر گرداند. و به انقلاب جهانی آن حضرت متصل بفرماید.
پیوند مطلب: http://www.agahsazi.com/article.asp?id=555&cat=4
سلام
بعد از همه اعتراض هایی که به اظهارات مشایی شد، آقای احمدی نژاد در سفر ترکیه، همه جا آقای مشایی را سمت راست خودش نشاند (مثل دیدار با اصحاب مطبوعات و فرهیختگان ترکیه، کنفرانس خبری، نماز جمعه استانبول و…)دیروز هم در زمان پرتاب موشک ماهواره بر سفیر، آقای مشایی در کنار رئیس جمهور بود. انصافا پرتاب موشک را چه به رئیس سازمان میراث فرهنگی؟
جز این است که آقای احمدی نژاد با این کارها دارد به منتقدانش دهن کجی می کند و نشان می دهد که نمی خواهد زیر بار حرف حق برود؟ من جدا برای آقای احمدی نژاد با این رویه ای که در پیش گرفته است متاسفم.
سلام حاج ممد
حجکم مقبول
در مورد مایه گذاشتن از آقا باهات موافقم اما در خصوص مدرک کردان،موضوع مثل شک بعد از موضع هست،حالا که این بابا حکم وزارت گرفته، کش دادن موضوع به نفع نظام نیست.
ضمنا کم نیستند از حضرات که مدارکشون دست کمی از آقای کردان نداره…
ما باید دادمونو بزنیم اما سر وقتش
یا علی