آیا انتخابات در شهرهای بزرگ عادلانه است؟ آیا همه نامزدها از فرصت برابر تبلیغاتی برخوردارند؟ آیا افراد مستقل به اندازه حزبها و جناحهای سیاسی، امکان برنده شدن مساوی دارند؟
امشب (دیشب ۱۱/۱۲/۸۶) آقای دکتر احمدینژاد در گفتگو با شبکه اول سیما به نکته مهمی اشاره فرمودند. ایشان گفتند که دولت، بدون نفی نقش احزاب، میخواهد که فرصت برابری را برای اکثریت نامزدهای مجلس شورای اسلامی که مستقل هستند، ایجاد کند.
ایشان با یک حساب سرانگشتی، تعداد نامزدهای مستقل را بیش از چهار هزار نفر دانستند چرا که تعداد احزابی که در کل کشور فهرست ارایه میکنند؛ تعداد بسیار معدودی است.
بنای بنده، کمی نوشتن درباره این دغدغه عدالتطلبانه رییس محترم جمهور است. دغدغهای که تنها افراد مستقلی مانند ایشان، میزان اهمیت آن را چشیدهاند.
به عنوان بزرگترین و مهمترین نمونه، شهر تهران را در نظر بگیرید. برآورد هزینه تبلیغات یک نامزد در این شهر، بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان است. یعنی حتی اگر این مبلغ به شکل یک وام میانمدت چهار ساله بدون سود و کارمزد، در اختیار نامزدها قرار گیرد، باید ماهانه بین ۲.۵ تا ۳ میلیون تومان اقساط آن را پرداخت نمایند! پس هیچ نامزد مستقل معمولیای امکان رای آوردن در شهر تهران را ندارد (همانطور که در این ۲۹ ساله، اینچنین بوده است).
از سوی دیگر، مجلس محترم هفتم، انواع تبلیغات چاپی را به جزوه، بروشور، کارت و دیگر انواع آن را به سخنرانی، ارسال پیامک و تبلیغات اینترنتی محدود کرده است.
ضمن اینکه در شهر تهران، تنها یک ستاد اصلی قابل تاسیس است و تنها در محدوده این ستاد، نصب بنر یا پارچهنوشته، مجاز دانسته شده است.
آیا این محدودیتها، عدالتخواهانه است؟ هزینه چاپ یک بروشور ۱۰ لتی چهار رنگ در شمارگان بالا، حدود ۶۰ تومان (+ ۱۰ تومان هزینه توزیع) است. اگر جمعیت تهران، شمیرانات و اسلامشهر را هشت میلیون نفر درنظر بگیریم، به طور متوسط یک میلیون و ششصد هزار خانواده در این شهر زندگی میکنند. بنابرین یک نامزد مستقل با صرف دستکم ۱۱۲ میلیون تومان، میتواند یک نسخه از بروشور زندگینامه و برنامههای خود را به هر خانواده تهرانی برساند!
همین نامزد اگر بخواهد به هر خانواده تهرانی، یک پیامک بزند و نام و شماره نامزدی خود را به آنها اطلاع دهد؛ باید دستکم، ۱۶ میلیون تومان هزینه کند.
همین نامزد اگر بتواند در هر روز، چهار نوبت و هر بار برای هزار نفر به مدت دو ساعت سخن بگوید؛ طی هفت روز مهلت انتخابات، میتواند برای ۲۸۰۰۰ نفر سخن بگوید و خود را معرفی نماید. اگر هر کدام از این ۲۸۰۰۰ نفر، نماینده یک خانواده باشند؛ او خود را به ۱۴۰ هزار نفر معرفی کرده است!
میدانم که اوضاع در شهرها و روستاهای دیگر به این وخیمی نیست اما کاملا مشخص است که قانون تبلیغات انتخاباتی، برای نامزدهای مستقل معمولی، ناعادلانه است.
فکر میکنم نتیجه این بیعدالتی را هفت دوره مجلس شورای اسلامی دیدهایم. مجلسی که در آن، نمایندگان شهر تهران، یک سال از این جناح بودهاند و یک سال از آن جناح!!!
فکر میکنم باید به این بیعدالتی اعتراض کنیم. حق با رییس جمهور است.
مطلب پیشنهادی
قهرمانکشی ـ نگاهی به فیلم سینمایی «مزار شریف» حسن برزیده
یکی از نیازهای روزگار ما، معرفی «قهرمان»ها به جوانان و نوجوانان است. غربیها در قهرمانسازی، …
بسمه تعالی
خسته نباشی! خدا قوت. ان شاءالله که در نقد سازنده و همراه با خیرخواهی همیشه موفق باشی.
یا علی مدد
عزیز دل برادر ،
تمام دنیا داره به این سمت میره که کسی مستقل نباشه.
باید احزاب وجود داشته باشند.
این احزاب هم باید افراد نخبه را انتخاب کرده و پرورش دهند و هم مطالبات مردم را به حکومت منتقل کنند و هم اینکه در مقابل شعارهای خود پاسخگو باشند.
ان شاا.. یکسال دیگه که احمدی نژاد از صحنه قدرت در ایران کنار رفت ، با توجه به فرمایش شما که ایشان مستقل است ، بنده به عنوان یک شهروند و دارای حق شهروندی ، چگونه از ایشان شعارهایی که دادند و عملی نشد را مطالبه کنم؟
حتما میگه به ….. که عملی نشد ،نه؟
اگه ایشان اصل و نسب حزبی داشتند ، دیگر نمی توانست همینجوری از زیرش در بره.
امیدوارم دغدغه های عدالت خواهانه شما ، دغدغه های کوری نباشد ،و به جای شعار بیشتر به مبانی اجرایی عدالت فکر کنید.
دوست عزیز سلام
من با این نظر شما کاملا مخالفم .
اگر چنین نظریه ای را قبول داشته باشید باید گفت : پس هر کس که در شرایط مالی بهتری قرار دارد پس الزاما ظلم به دیگران است چون آنها این شرایط را ندارند . ضمنا اگر فردی دوست و یا دوستانی داشت که حاضرند برایش هزینه کنند (با فرض نیت خیرخواهانه همه آنان) چه ایرادی دارد؟ آیا آن فرد گناهکار است؟
وقتی کسی برای کاندیدا شدن در کلان شهری چون تهران آماده م میشود باید فکر هزینه های تبلیغاتی آن را نیز بکند .
حال اگر در اثر سرشناس بودن پدر شما موقعیت کاری مناسبی برایتان پیش آمد ، آیا باید پدر شما را مجرم نامید؟
و یا شما را ؟
نتیجه گیری شما را به هیچوجه قبول ندارم .
ضمنا پیرو مطالب مطروحه توسط یکی از دوستان در جلسه نقد وبلاگتان در زمینه آرمانگرا نوشتن شما ، پیشنهاد میکنم با حفظ تفکرات آرمانی ، این آرمانگرائی را با شرایط روز تطبیق داده و بومی بنویسید تا برای مخاطبین بهتر قابل درک باشد و با شرایط روز منطبق باشد.
موفق باشید
سلام؛ من دیروز یک مصاحبه ضروری برایم پیش آمد و هزار تا مصیبت و … نشد بیام. ولی دلم آنجا بود. از قول من آقازاده را ببوس 🙂
سلام دوست عزیز
من با این نتیجه گیری شما کاملا مخالفم .
اگر کسی کاندیدا شد و دوستانی تقبل کردند تا هزینه های تبلیغاتی وی را بپردازند(با فرض انجام این کار بدون هیچ چشمداشتی) آیا این نشان از مجرمیت این فرد دارد که چنین دوستانی دارد؟
ضمنا اگر فردی که خود را از کلان شهری برای مجلس کاندیدا میکند نباید برای هزینه های تبلیغاتی آن فکری بکند؟
اگر نداشت مقصر دیگران هستند؟
تفکر شما مثل این است که بگوئیم : مثلا چون در اثر سرشناس بودن پدر شما ،شرایط کاری خوبی برایتان ایجاد می شود ، این بی عدالتی است . آیا این را قبول دارید؟
ضمنا توصیه میکنم با توجه به مطالب مطروحه توسط یکی از دوستان در جلسه نقد وبلاگتان در زمینه آرمان گرائی در نوشتار ، تلاش کنید تا ضمن دارا بودن تفکری آرمانی ،ضمن بومی کردن همان تفکر با شرایط جامعه بنویسید تا برای عموم قابل فهم بوده و با شرایط و واقعیتهای روز مطابقت داشته باشد .
ضمنا با نظر دوست عزیم (دلشدگان) نیز موافقم .
سلام علیکم
راستش وقتی جواب سوال بنده رو پیچوندید … به حال خودم و خیلی از دوستانی که تشریف آورده بودند جهت نقد، خندیدم ..
واقعا نوشتنتون زشت بود.
اگر اشتباهی می کنید با شجاعت تمام اعلام کنید که اشتباه می کردم. وقتی بعضی از دوستان از جلسه نقد کتابتون صحبت می کردند من باور نمی کردم، اما زمانیکه جلسه نقد ما رو برای دوستانتون تفریح سالم می دونید و از این اشتباهتون هم دست بردار نبودید، چاره ای جز قبول کردن نداشتم.
جناب سرشار ..
به حال خودم از همه بیشتر تاسف خوردم ..
سعی کنید لااقل با خودتون رو راست باشید.
یا علی
دفتر مطالعات وتدوین تاریخ ایران
سایت اعتراض به کشتار و محاصره مردم غزه
لطفا لینک سایت رو برای همه بفرستید یا اگر سایت یا وبلاگ دارید لینک رو در وبلاگتون قرار بدین
دارن همه بچههای بی گناه رو میکشن
http://www.takdid.com
سلامهم وبلاگ زیبا پرمعنای دارید که هزم اون برای کسانی مثل خودم خیلی سخت چون انقدر عمیق نوشتن که من خودم هنگ میکنم بقیه نمیدونم دوست دارم اگر قابل بدونیدمارو به وبلاگ منم سربزنید نظرتون درباره وبلاگم بکید من نمیتونم وبلاگم برای نقد بزارم چون حرفی برای گفتن نداره من وبلاگم ازروی دلم ساختم وهروقت دلم میگیره یه شعر قشنگ ارامش بیده میزارم حال شما هم نظری بدیدممنون میشم