قالب وردپرس افزونه وردپرس

فردا آنلاین: دغدغه جدی ما «عدالت طلبی» است

بعد از یک سال و سه ماه، با نشریه روابط عمومی فرهنگسرا مضاحبه کردم! بد نیست بدانید چه کار داریم می‌کنیم.
در فرهنگسرای دانشجو از میز نگهبانی تا میز ریاست فاصله چندانی نیست. از لحاظ جغرافیایی، با ورود به فرهنگسرا شاهد میز نگهبانی خواهید بود! درست با فاصله حدودا ۷-۸ متری در غرب این میز، حوزه ریاست، به صورت کاملا تجربی، قابل مشاهده است! این یعنی اینکه فاصله شما با رئیس تنها ۷-۸ متر است. اما شاید فاصله معنوی با رئیس کمتر از این هم باشد. قرار ملاقات ما که زود نتیجه داد. زودتر از آن که فکرش را بکنید!
محمد سرشار، بیش از یکسال است که مدیریت فرهنگسرای دانشجو را برعهده دارد. آرام حرف می زند، خونسرد است، کمتر خنده ملایم را به ریسه تبدیل می کند، چشم هایش همزمان از عهده دیدن در و دیوار و قیافه مبارک ما بر می آید، رقم سنش هیچ رقمه با تمثال مبارک ایشان تطابق ندارد، و هزار تا خصوصیات دیگر. ولی آنچه اهمیت دارد این است که او بیش از یکسال است که مدیریت فرهنگسرای دانشجو را برعهده دارد.

فرهنگسرای دانشجو در این ابرشهر ده میلیون نفری چه جایگاهی دارد؟
در نقشه تهران که به اندازه یک پونز هم نیست! مگر خود بوستان شفق چقدر بزرگ است؟ اما فکر می‌کنم اگر زاویه دیدمان را عوض کنیم، فرهنگسرای دانشجو این توان را دارد که به یک جای مهم تبدیل شود. جایی که دستکم همه دانشجوهای فعال دانشگاههای تهران اسمش را شنیده باشند.
یعنی افق برنامه‌ای شما این است که همه دانشجویان اسم فرهنگسرا را شنیده باشند؟
نه! این نتیجه مقدماتی برنامه‌های ما خواهد بود. فرهنگسرای دانشجو زیر مجموعه‌ای از سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است. همین نکته دامنه فعالیت فرهنگسرا را مشخص می‌کند. ما به همین دلیل به عرصه‌های علمی و سیاسی کاری نداریم. هرچند ممکن است فعالیتهای فرهنگیمان، نتایج سیاسی یا علمی داشته باشد.
پس قرار است جایگاه فرهنگسرای دانشجو چه باشد؟
برنامه‌ریزی ما این است که تا پایان سال ۱۳۸۶، بتوانیم خودمان را به عنوان مرجع فعالیتهای فرهنگی و هنری دانشجویی معرفی کنیم.
یعنی می‌خواهید از همه فعالیتهای فرهنگی و هنری دانشجویان حمایت مالی کنید؟
به نظر شما این کار ممکن است که ما از همه فعالیتهای دانشجویی حمایت مالی کنیم؟!
چرا که نه! مگر بقیه بخشهای سازمان فرهنگی هنری شهرداری همین کار را نمی‌کنند؟
کدام بخش؟
مثلا معاونت هنری سازمان!
[می‌خندد] می‌دانید بودجه سال ۱۳۸۶ فرهنگسرای دانشجو امسال چقدر است؟ شصت و شش میلیون تومان! فقط هزینه برگزاری جشنی مانند «بانوی بی‌ادعا» در همین سازمان، شصت میلیون تومان شده است. یعنی تقریبا اندازه بودجه یکسال فرهنگسرای دانشجو را در یکی ـ دو هفته خرج کرده‌اند. سهم ما از بودجه سالانه سازمان ۲/۰ درصد است!
خوب این مشکل همه نهادهای فرهنگی است.
نه. اشتباه نکنید. من به کمی بودجه اعتراض نکردم. در واقع خواستم بگویم که نباید فرهنگسرای دانشجو را با بقیه بخشهای سازمان فرهنگی هنری مقایسه کنیم. ما با همین بودجه کم می‌خواهیم مرجع فعالیتهای فرهنگی هنری دانشجویان باشیم.
چگونه؟
به قول قدیمیها: با چرتکه انداختن! نشسته‌ایم و تواناییها و ضعفهایمان را برآورد کرده‌ایم. فرصتهای موجود در عرصه فعالیتهای دانشجویی را هم شناسایی کرده‌ایم. بعد به تناسب توانمان برنامه‌ریزی کرده‌ایم. ما هم‌اکنون، نسخه اول بانک اطلاعاتی تشکلهای دانشجویی را آماده کرده‌ایم. در این بانک، تا به حال ۱۲۰ تشکل فعال دانشجویی به ثبت رسیده‌اند. کار تکمیل آن هم به سرعت در حال انجام است. ما الان می‌توانیم به همه در زمینه تشکلهای دانشجویی مشاوره بدهیم. فرض کنید سازمان تربیت بدنی بخواهد به همه تشکلهای ورزشی، بسته‌های اقلام ورزشی را اهدا کند. ما می‌توانیم در عرض چند دقیقه، فهرست این تشکلها و نشانی و بسیاری اطلاعات دیگر را، به این سازمان ارائه دهیم. در حالی که خود وزارت علوم چنین بانک اطلاعاتی را در اختیار ندارد.
قرار است این بانک اطلاعاتی نسخه دومی هم داشته باشد؟
بله. ما در نسخه دوم سراغ سابقه فعالیتهای هر تشکل و تجربه‌های آنها در حوزه فعالیتشان می‌رویم. مثلا در نسخه دوم، وزارت ارشاد می‌تواند فهرست کلیه تشکلهایی را که مسابقه کتاب‌خوانی با مخاطب بیش از ۳۰۰ نفر برگزار کرده‌اند، دریافت کند. یا سازمان حفاظت از محیط زیست، می‌تواند فهرست تشکلهایی را که در زمینه بزرگداشت روز هوای پاک کاری کرده‌اند، از فرهنگسرای دانشجو تهیه کند.
این بانک درباره تشکلها بود. درباره خود دانشجویان چه کرده‌اید؟
کار که زیاد کرده‌ایم! اما یکی از کارهای مهم‌مان، راه‌اندازی سامانه خبری پیام کوتاه برای فعالان دانشجویی است. این طرح دارد مراحل فنی‌اش را طی می‌کند و به امید خداوند، از بیست شهریور ماه، کار خودش را شروع می‌کند. این سامانه قرار است یک نوع خبرگزاری اس‌ام‌اسی در حوزه دانشجویی باشد که به تناسب سلایق دانشجویان، خبرهای این حوزه را برایشان ارسال کند.
مزیت مهم این سامانه خبری این است که اخبار ارسالی توسط خود دانشجویان را هم برای بقیه فعالان دانشجویی ارسال می‌کند. بنابرین پس از مدتی، ما شاهد یک شبکه خبری قوی خواهیم بود که به سرعت، اخبار دانشجویی را به بقیه اطلاع می‌دهد.
یک کار مهم دیگرمان، ارتباط گیری با ورودیهای سال ۸۶ دانشگاههاست. ما برای اولین بار و زودتر از دیگر نهادهای دانشجویی، در هنگام انتخاب رشته به سراغ داوطلبان مجاز کنکور ۸۶ می‌رویم و به رایگان، رشته‌های دانشگاهی و چم و خم آنها را توسط دانشجویان نخبه، به داوطلبان و خانواده‌هایشان معرفی می‌کنیم. این دومین سالی است که کارگاه «طرحی از فردا» را برگزار می‌کنیم و پیش‌بینی‌مان از استقبال مخاطب، بین ده تا پانزده هزار نفر است. ما حتی کتابهای مهم درسی هر رشته را در این کارگاه به نمایش می‌گذاریم تا داوطلب واقعا بفهمد قرار است در چه فضایی زندگی کند.
در مرحله بعد، با «ستاد استقبال مهر» دانشجویان جدید الورود ۸۶‌ای را در همان پایانه‌های مسافربری شهر تهران، مورد خطاب قرار می‌دهیم. درست جایی که به شهر غریب رسیده‌اند و حتی نمی‌دانند چطور خودشان را به دانشگاه برسانند و ثبت‌نام کنند! اینجا ما تلاش می‌کنیم که از این سردرگمی و حیرت، رهایشان کنیم. یک پذیرایی ساده و راهنمایی‌هایی که از همه چیز برایشان مهمتر است. این دومین برخورد ما با ورودیهای ۸۶ است.
برای طول سالشان هم برنامه‌ای دارید؟
مفصل! ماهنامه دانشجویی «لیلی»، کارگاههای آموزشی مهارتهای زندگی دانشجویی، نشستهای جوان و اندیشه، کارگاههای آموزشی «همراه با اسوه‌های الهی در گذر تاریخ»، سلسله برنامه‌های «فرصت نمایش» و خیلی کارهای دیگر که الان در خاطرم نیست.
اینها علاوه بر برنامه‌های جاری فرهنگسراست که بیان آنها، فرصت بیشتری را می‌طلبد. ما هر ماه، در گزارش ماهانه‌ای با عنوان «کارنامه»، ریز فعالیتهایمان را اعلام می‌کنیم. اینکه چقدر پیشرفت داشته ایم و در کجاها ضعیف بوده‌ایم. بد نیست که به آن گزارشها هم سری بزنید.
مخاطبان اصلی فرهنگسرای دانشجو چه کسانی هستند؟
در حوزه برنامه‌های هویتی، دانشجویان دانشگاههای شهر تهران. در حوزه برنامه‌های محلی هم، ساکنان منطقه ۶ شهر تهران و به طور خاص، محله یوسف‌آباد.
فرهنگسرای دانشجو در سال ۱۳۸۶ چه اهدافی را دنبال می‌کند؟
این از آن سؤالهای سرقفلی مصاحبه‌های رسمی است! فکر می‌کنم هدفهایمان را تا حدودی شرح دادم. ما باید یک نوع مرجعیت فعالیتهای فرهنگی و هنری دانشجویی را پیدا کنیم. وقتی هم می‌فهمیم موفق شده‌ایم که جلوی هر دانشجوی فعالی را که بگیریم ـ آنهایی که هنوز نمی‌دانند نان دانه‌ای چند است، نه! ـ اسم فرهنگسرای ما را شنیده باشد و از یکی از فعالیتهای ما اطلاع داشته باشد.
اما دغدغه‌های ما زیاد است. آنقدر زیاد که بودجه‌مان کفاف پرداختن به آنها را نمی‌دهد. یکی از دغدغه‌های جدی ما «عدالت‌طلبی» است. روح عدالت‌طلبی و پرسشگری باید در بدنه جنبش دانشجویی زنده باشد و نفس بکشد. برای تحقق این دغدغه هم کار مهمی را آغاز کرده‌ایم که فعلا درباره‌اش صحبت نمی‌کنم.
یکی از دغدغه‌های مهم دیگرمان، «دشمن‌شناسی» است. دانشجو اگر دشمنش را به درستی نشناسد، نمی‌تواند تصمیم درستی بگیرد و اقدام درستی انجام دهد. ما به طور تخصصی درباره «رژیم اسرائیل» کار می‌کنیم. نمی‌دانم دو هفته‌نامه «زاویه» ما را دیده‌اید یا نه. این دوهفته‌نامه راجع به امروز جامعه اسرائیل کار می‌کند. تا مخاطب بتواند نقاط ضعف آن را بشناسد و برای ضربه‌زدن، تصمیم دقیقتری بگیرد.
ما درباره «کتاب‌خوانی» هم حساسیت زیادی داریم. دانشجو اگر کتاب‌خوان نباشد، به درد نمی‌خورد. صریح گفتم تا عمق جدیت ما را ببینید. همین نگاه ما باعث شد تا سال ۸۵، بهترین فرهنگسرای تهران در طی یک ماه «جشن کتاب تهران» شناخته بشویم. جوری که امسال برگزاری این جشن را برعهده خودمان گذاشته‌اند! کارهایی که در زمینه کتاب کرده‌ایم، دنیای خودش را دارد که الان به آن هم نمی‌پردازم.
سرتان را درد آورده‌ام؟!
نه! نگرانم که همه حرفهای شما را نتوانیم منتشر کنیم!
اختیار دارید. امیدوارم موفق باشید.

مطلب پیشنهادی

سرشار: روحیه آزادگی و مردانگی سیاسی بارزترین ویژگی شخصیتی آیت الله مهدوی کنی ـ خبرگزاری مهر

رئیس حوزه هنری استان تهران به روحیه آزادگی و مردانگی سیاسی مرحوم آیت الله مهدوی …

یک دیدگاه

  1. بسیار جالب بود! به خصوص آن سه ماه تاخیر مصاحبه!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *