آقای عبدالعلی دستغیب نقدی بر مجموعه داستان «توت فرنگی های روی دیوار» بنده نوشته اند که در شماره اخیر ماهنامه ادبیات داستانی منتشر شده است.
پس از نقد ایشان هم، داستان «مردی که خوابهایش را در جیبش گذاشته بود» را چاپ کرده اند که از کاملا مشخص است از دست آقای بنیانیان در رفته است! چرا که مشی ایشان نشان داده انتقادهای خفیفتر از این را نسبت به شانزده سال سازندگی و اصلاحات برنتابیده اند. چه برسد به داستانی چنین سیاسی که نسبت به جریان هاشمی ها و خاتمی ها، شمشیر را از رو بسته است.
این داستان، روایتی کنایی از رقابت آقایان هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی نژاد در انتخابات اخیر ریاست جمهوری است.
بگذریم!
آقای دستغیب داستانها را از جنس «داستان عقاید» دانسته اند و ضمن انتقاد از تک صدایی بودن مجموعه (بخوانید روح جستجوگری اسلام ناب) در مواردی تشویقم کرده اند .
باز هم بگذریم!
داستانهایی دارم که شخصیت اصلی همه آنها مادینه هستند! دخترکان و زنان نقشهای اصلی آن داستانها را بر دوش می کشند. وجهه غالب داستانها اجتماعی است و به غیر از دو تا، بقیه شان پر از رگه های طنز هستند.
گذاشته ام کار پایان نامه ام که تمام شد، دستی به سر و رویشان بکشم و منتشرشان کنم. اگر عمری باقی باشد و خداوند یاری کند و نظام وظیفه هم کچلمان نکند!
در کنار همه اینها، لک و لک کنان، تحقیقات یک رمان را هم آغاز کرده ام که به گونه ای در ژانر وحشت می گنجد. هرچند که به قول رضا امیرخانی، نباید در هیچ چارچوبی بگنجد!
ادبیات را دوست دارم. اگر پایان نامه و کار اجرایی و کار اجرایی و کار اجرایی بگذارند.
مطلب پیشنهادی
قهرمانکشی ـ نگاهی به فیلم سینمایی «مزار شریف» حسن برزیده
یکی از نیازهای روزگار ما، معرفی «قهرمان»ها به جوانان و نوجوانان است. غربیها در قهرمانسازی، …
با اهدا سلام و دعای خیر . لطفا محل فروش کتابتان را برایم بنویسید . متشکرم