قالب وردپرس افزونه وردپرس

از مولوی «ایرانی» تا رهبر «غیرایرانی»

مولوی، شاعر و صوفی پرآوازه قرن هفتم هجری است که مثنوی معنوی و دیوان شمس او، شهرتی بسیار نسبت به دیگر آثارش دارند.
چند سالی است که کشور ترکیه، مراسم ویژه‌ای را برای بزرگداشت مولوی اجرا می‌کند که با جذب بیش از هشتصد هزار گردشگر، درآمد مالی سرشاری برای ترکیه دارد.
این مراسم، هر سال، حسرت ایران‌دوستان را بیشتر کرده است که «چرا مولوی ایرانی، توسط ترکها، مصادره می‌شود؟»
اما آیا مولوی ایرانی بود؟
زندگینامه جلال‌الدین محمد نشان می‌دهد که او زاده بلخ (در کشور افغانستان ) است و پس از حمله مغول، همراه پدر گریخت و به قصد حج، ابتدا به بغداد (در کشور عراق) و سپس به مکه (در کشور عربستان) رفت و سپس مدتی در دمشق (در کشور سوریه ) اقامت گزید و نهایتاً در قونیه (در کشور ترکیه ) ساکن شد و در آنجا زیست و همچون پدرش، در همین شهر درگذشت.
جالب است که حتی آشنایی مولوی با شمس تبریزی هم در همین شهر قونیه بوده است!
پس چرا ما ایرانیان باید مدعی مولوی باشیم؟
این پرسش را می‌توان با دو پرسش، پاسخ داد! آیا مولوی در محدوده جغرافیایی کشور ایران، زبان فارسی را آموخت؟ آیا از نظر خود مولوی، همزبانی (در اینجا گویشوری زبان فارسی) ملاک مهمی است؟
دعوایی بر سر مفاهیم مدرن
محل نزاع رخ نمایاند. با یک نگاه ناسیونالیستی برآمده از تفکر مدرن، بین افغانستان و ترکیه و سپس، سوریه و عربستان و عراق و آخر از همه ایران، باید بر سر چیزی شبیه «تابعیت» جلال‌الدین محمد اختلاف و دعوا باشد. اما از منظری دیگر، مولوی براساس اندیشه‌ها و آموزه‌هایش ـ و نه تابعیتش ـ در دسته‌بندی‌ها گنجانده می‌شود. در این نگاه، مولوی مسلمان صوفی شاعر پارسی‌گویی است که در چارچوب مرزهای مدرن، نمی‌گنجد.
رهبر غیرایرانی برای جمهوری اسلامی ایران
همین ملاک، شیعه را هندی و ایرانی و عراقی و آذربایجانی و لبنانی و افغانستانی و پاکستانی و یمنی و بحرینی و عربستانی و بنگلادشی و تانزانیایی و …، نمی‌داند. شیعه، در هر چارچوب مدرنی، شیعه است.
این تفکر، ریشه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز دارد. برای رهبر ایران الزامی به دارا بودن تابعیت ایران اندیشیده نشده در حالی که رییس‌جمهور، حتماً باید ایرانی‌الاصل باشد.

مطلب پیشنهادی

قهرمان‌کشی ـ نگاهی به فیلم سینمایی «مزار شریف» حسن برزیده

یکی از نیازهای روزگار ما، معرفی «قهرمان‌»ها به جوانان و نوجوانان است. غربیها در قهرمان‌سازی، …

۳ دیدگاه

  1. در مورد این متن با شما موافق هستم.
    اشکال اینجاست که ما در ناخودآگاه خود به مفاهیم مدرن بار ارزشی میدهیم و بعد میخواهیم خودمان را به این ارزش ها نزدیک کنیم.
    به وبلاگ من سری بزنید خوشحال میشم.

  2. دیروز متن شما رو به تمام مخاطبان ایمیلم فرستادم.
    یک جوابی اومد که خیلی متاسف شدم از عصبیت و تعصب بعضی ها.مثلا استاد دانشگاه ما جواب داده ایران اون موقع بزرگ بوده دیگه و از این جور حرف ها و چهارتا بارم کرد که به هویت ملی توهین میکنم و از این جور حرف ها.یک بار هم من مطالبی که در سایت برهان در مورد کورش و دروغ های تاریخی یهودیان و انگلیسی ها بود فرستادم وضع طوری شد که حتی توی خونه هم امنیت نداشتم.این تعصب ها باعث کوری چشم میشه.
    ————
    سرشار: راه تا آزاداندیشی طولانی است برادر

  3. “چند سالی است که کشور ترکیه، مراسم ویژه‌ای را برای بزرگداشت مولوی اجرا می‌کند که با جذب بیش از هشتصد هزار گردشگر، درآمد مالی سرشاری برای ترکیه دارد.”
    اینجوری از داشته هامون حفاظت میکنیم…از فرهنگ و اسطوره های پیشینمون فقط نازیدن بهشونو یادگرفتیم. دریغ از یه حرکت مثبت…فقط باید تاسف خورد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *